امروزه با اطمینان می‌توان گفت که «درگ» به جریان غالب پیوسته است. شاید شما بیننده ثابت برنامه تلویزیونی RuPaul’s Drag Race نباشید ولی احتمالاً با «روپال آندره چارلز»، درگ کویین، بازیگر، مدل، خواننده، ترانه‌سرا و داور این برنامه تلویزیونی آشنا باشید. روپال یکی از موفق‌ترین چهره‌های تجاری و مشهورترین درگ کویین جهان است. کسی که نام وی در سال 2017 از سوی مجله تایم جزو صد فرد تاثیرگذار جهان ذکر شد. صفحات بسیاری در اینستگرام، یوتوب و سایر شبکه‌های اجتماعی مجازی به چهره‌های درگ اختصاص دارد. اما به‌راستی شما چقدر با درگ‌ها آشنا هستید؟
براساس لغت‌نامه انگلیسی آکسفورد، واژه‌ «درگ» دست کم از سال 1388 میلادی وجود داشته است، اما این واژه تا پیش از قرن نوزدهم به معنای رایج آن یعنی اجراگری در لباس یا شخصیتی متفاوت از جنسیت مبتنی بر جنس زیست‌شناختی فرد به کار نمی‌رفته است.
طبق تعریفی که دانشنامه بریتانیکا از این واژه ارائه می‌دهد، درگ نوعی از انواع مبدل پوشی «Cross-dressing» است و آن در بردارنده‌ دو نوع درگ کویین «Drag queen» و درگ کینگ «Drag king» است. نوع اول به مردی اطلاق می‌شود که همچون زنان لباس می‌پوشد و در این مبدل پوشی یا ایفای نقش جنسیتی زنانه بسیار اغراق کرده به طوریکه یک زنانگی مضاعف را بازنمایی می‌کند. در واقع درگ کویین همزمان از هر دو ویژگی جنسیتی مردانه و زنانه بهره می‌برد تا در این اجراگری، موضعی خارج از جنسیت دوگانه (مردانه/زنانه) را ارائه کند. درگ کینگ به هنرمندان، فعالان و افراد کوییری اطلاق می‌شود که در خلال اجرائی تئاتری و گاهی در خلال سایر هنرها از قبیل عکاسی با ایفای نقش اغراق‌آمیز مردانه به بیانی طنزآمیز از مردانگی و گهگاه در قالبی سیاسی و انتقادی می‌پردازند. آن‌ها برای اجراهای خود غالباً لباس‌های مردانه می‌پوشند و سینه‌های خود را با سینه بند و بانداژ محکم می‌بندند. از ریش مصنوعی استفاده کرده و برخی نیز با استفاده از وسایلی در زیر لباس خود آلت‌تناسلی مردانه را بازنمایی می‌کنند. برخی از آن‌ها اظهار داشته‌اند که اجرای درگ به آن‌ها اجازه می‌دهد تا بخش درونی خود، مردانگی تجسم نیافته خود را بیان کنند. برخی نیز اجراگری خود را صرفاً امری سیاسی در به چالش کشیدن ساختارهای جنسیتی موجود قلمداد می‌کنند. آن‌ها سعی دارند تا در جریان اجراگری خود مرزهای جنسیتی را تحت فشار قرار داده و تغییر دهند. (دانشنامه بریتانیکا، مدخل درگ کویین؛ درگ کینگ).
خود اصطلاح درگ کویین به مانند هر مفهوم دیگری در جریان تاریخی تحول یافته است. برای مثال در آغاز قرن بیستم، این مفهوم بیشتر به یک کارگر جنسی مرد که لباس زنانه می‌پوشید اطلاق می‌شد. یکی از نقاط عطف تحول معنایی درگ کویین به جریان شورش استون‌وال در سال 1969 باز می‌گردد که در آن معنای ظاهری و رفتاری و غیر نرماتیو درگ کویین‌ها در تقاطع با جنبش گی و لزبین بیشتر دیده شد و در بستر این جنبش اجتماعی و جنسیتی بار سیاسی بیشتری یافت.

لازم به ذکر است که می‌بایست در نظر داشت که درگ بودگی نوعی هویت جنسی نظیر دگر جنس‌‌گرایی، همجنس‌گرایی، دو جنس‌گرایی، همه جنس‌گرایی و… نیست و یک درگ کویین یا درگ کینگ می‌تواند دارای هر نوع هویت جنسی و جنسیتی باشد. به عبارت دیگر آنچه در اجرای درگ اهمیتی اساسی دارد به چالش کشیدن معنایی و اجتماعی ساختار جنسیتی است و می‌تواند در تقاطع با هویت‌های جنسی یا جنسیتی مختلف قرار بگیرد.
در بسیاری موارد Transvestism یا دگر جنس‌پوشی به عنوان نوعی از مبدل‌پوشی با مفهوم درگ یکسان تلقی می‌شود. براساس رویکرد روانشناختی-آسیب‌شناختی رسمی دگرجنس‌پوشی به عنوان نوعی عمل مبتنی بر بت‌وارگی تعریف شده که در آن فرد عمدتاً با پوشیدن لباس جنس مخالف خود به لذت جنسی دست پیدا می‌کند. به عبارت دیگر اشیائی از قبیل لباس و کفش در این رابطه اروتیک به عنوان ابژه جنسی دنبال می‌شوند. این در حالی است که اجراگری درگ‌ها عمدتاً با هدف نقض دسته‌بندی‌های جنسیتی هنجارین و فراروی از الگوهای مردانه و زنانه است.
«جودیت باتلر» یکی از نظریه‌پردازان حوزه جنسیت است که به مسئله درگ توجه بسیاری دارد و در باب اجراگری جنسیتی آن‌ها نظریه‌پردازی کرده‌است. جودیت باتلر با استفاده از مفاهیم آشفتگی جنسیتی و اجراگری سعی در معنایابی درگ‌ها و اجراگری آن‌ها در قالب رویکردی برساختگرایانه به جنس و جنسیت دارد. باتلر ضمن اینکه بر وجود فرآیندهای زیست‌شناختی صحه می‌گذارد، اما عنوان می‌کند که بدن‌ها خارج از تفسیر فرهنگی وجود ندارند و این تفسیر نتایجی ساده‌انگارانه و رویکردی دوگانه از جنس را به بار می‌آورد. به عبارت دیگر فرآیند زیست‌شناختی به خودی خود به دو طبقه طبیعی متمایز و معنی‌دار از افراد منتج نمی‌شود. این دو جنس تنها به دلیل اینکه ما در دنیایی جنسیتی شده زندگی می‌کنیم طبیعی، بدیهی و مهم به نظر می‌رسد.

به طور اختصاصی‌تر اجرای مکرر دو قطب، جنسیت‌های متضاد دو جنس طبیعی ذاتی و پیشا گفتمانی را به صورتی قابل قبول، به وجود می‌آورد. پس از آنجا که هیچ امر ذاتی‌ای که جنسیت را بیان کند و تجسم ببخشد وجود ندارد پس جنسیت یک واقعیت نیست. در واقع کنش‌های مختلف جنسیت، ایده‌های جنسیت را خلق می‌کند و بدون این کنش‌ها هیچ جنسیتی وجود ندارد. بنابراین جنسیت، برساخته‌ای است که به طور منظم تکوین خود را پنهان می‌سازد. توافق ضمنی مشترک برای اجرا، تولید، حفظ، تمایز و تقابل جنسیت‌ها همچون روایتی فرهنگی به واسطه باور پذیر بودگی تولید خودش محو شده است. به طور کلی از نظر باتلر جنسیت به وسیله اجرای خودش خلق شده است و از این رو اجراگر است. (روث و رایان، 1397).
درست براساس همین مفهوم وام گرفته باتلر یعنی اجراگری است که وی بر رویکرد آشفتگی جنسیتی به عنوان اقدامی برای سرنگونی نظام‌های قدرت، سرکوبگر و تولیدگری همچون نظام پدرسالارانه‌ دگرجنسگرایی اجباری تاکید دارد. نظامی که اجراگری منحرف از ساختار جنسیتی هنجار را سرکوب می‌کند و یا در وجه تولیدگر خود این انحراف را در نظام‌های معرفتی و دانش‌محور خود تعریف و تحدید کرده و کنشگران را سوژه‌‌مند و منقاد می‌سازد.

ولی باید در نظر داشت که این استدلال باتلر که ماهیت اجرایی رفتارهای جنسیتی شده را آشکار می‌کند، سویه دیگری نیز دارد. یعنی اینکه اولاً مسئله مناسبات اقتصاد سیاسی در ظهور، چیستی و چگونگی این اجراگری‌ها دخیل است و همچنین ممکن است این اجراگری به بازتولید و تقویت کلیشه‌های جنسیتی از طریق ایجاد این ایده که مرد بودن و زن بودن چیست بیانجامد. از منظر باتلر اجرای درگ نه تقلید از یک جنسیت خاص که تقلید از ایده جنسیت هنجارین است و در نتیجه اجرای درگ در درون خود حامل نیروی چالش برانگیز و مسئله‌ساز آشفتگی جنسیتی است.
در فضای فارسی‌زبان عمدتاً انواع مختلف مبدل‌پوشی بدون تمایزگذاری دقیق ذیل مفهوم «مبدل‌پوشی» یا لفظ عامیانه‌تر «زن‌پوشی» طبقه‌بندی می‌شوند. همچنین در برخی موارد شاهد آن هستیم که انواعی از تیپ‌های رفتاری جنسیتی و مبدل‌پوشی پیشا‌مدرن نظیر مردان زن‌نما و زنان‌ مرد‌نما به عنوان نمونه‌های پیشینی و مرتبط با مبدل پوشی‌های مدرن نظیر درگ تلقی شده و بر اساس این روایت خطی و طبیعی شده، ارتباطی غیرتاریخی میان این انواع مختلف برقرار می‌شود. در این پیوندسازی انتزاعی اجراگری جنسیتی و فرا جنسیتی آگاهانه و مبتنی بر هویت مدرن درگ‌ها با انواعی از رفتارهای جنسی و جنسیتی پیشا مدرن، مرتبط می‌شود.

حتی اگر مفهوم کلی‌تر و انتزاعی مبدل‌پوشی و طبقه‌بندی دانش‌محور و هویت‌مدار مدرن مربوط به آن را بپذیریم و از اتخاذ یک رویکرد تاریخی-فرهنگی به این طیف گسترده رفتاری صرف‌نظر کنیم، با این حال تمایزگذاری میان انواع انتزاعی مبدل‌پوشی ضروری می‌نماید. مبدل‌پوشی با انگیزه‌های مختلفی صورت گرفته است که از آن دست می‌توان به انگیزه‌های آئینی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اشاره داشت.
در زمینه مطالعات ایرانی با نمونه‌هایی از زنان «مردانه‌پوش» و مردان «زنانه‌پوش» مواجه می‌شویم که مبدل‌پوشی برای آن‌ها امکان گذر از مرزهای بیرونی جنسیتی را فراهم کرده تا آنان بتوانند در قالب مرد یا زن به شغل‌های مربوط به جنس مخالف خود بپردازند. برای مثال می‌توان به مشاغل سنتی همچون خانه‌داری، دلاکی و رقاصی اشاره کرد که نمونه‌هایی از این مبدل‌پوشی در مطبوعات ایران دوران پهلوی دوم منعکس شده است. یک نمونه‌ مشهور این مبدل‌پوشی به «باقر نمازی»، از رقاصان معروف در کاباره‌های تهران مربوط می‌شود. نمونه‌‌های تاریخی دیگر مبدل‌پوشی ایرانی را می‌توان در نقاشی‌های «قاسم حاجی‌زاده» دنبال کرد. در زمینه هنر، تئاتر و بخصوص سینما نیز در ایران نمونه‌هایی از مبدل‌پوشی شغلی را شاهد هستیم. نمونه‌های قدیمی‌تر مربوط به اجرای نقش زنان در نمایش‌های به اصطلاح روحوضی و تئاترهای عامه‌پسند در لاله‌زار تهران و همچنین نمونه مذهبی آن در اجرای نقش‌های زنان در مراسم تعزیه است. از معروف‌ترین بازیگرانی که در تئاتر و سینمای پیش از انقلاب و عمدتاً در فیلم فارسی‌ها در نقش‌‌های زنانه ظاهر شده‌اند می‌توان به «علی تابش» اشاره داشت. همچنین در دوران بعد از انقلاب می‌توان به ایفای نقش زنانه توسط
«اکبر عبدی» در فیلم آدم برفی و نمونه‌هایی از این دست نیز اشاره کرد. این پیچیدگی و تاریخمند بودن انواع گونه‌های تاریخی مبدل‌پوشی ما را از اتخاذ یک رویکرد کلی و تعمیمی غیرتاریخی و انتزاعی بر حذر می‌دارد. رویکردی که این انواع مختلف مبدل‌پوشی را به لحاظ ماهوی و صرفاً به دلیل اشتراک در پوشیدن لباس‌های مربوط به جنسیت مخالف در یک طبقه گنجانده است. تنها در دو دهه اخیر و عمدتاً در میان ایرانیان مقیم خارج از کشور (دیاسپورا) شاهد حضور درگ‌های ایرانی هستیم. افرادی که حال در زمینه اجتماعی جدید امکان نمودگری و حضور اجتماعی به عنوان درگ را پیدا کرده‌اند و در پیوند با گفتمان جنسی و جنسیتی رسمی مدرن به اجرای درگ می‌پردازند.
پوریا افخمی عکاس ساکن کانادا در آخرین مجموعه خود عکس‌هایی را از درگ‌کویین‌های ایرانی به ثبت رسانیده است که دنبال کردن این مجموعه خالی از لطف نیست.

این مقاله را با دوستان خود به اشتراک بگذارید