آرزو رحمتی و حنیف علی، زوج ایرانی هستند که با چوب‌های احیا شده وسایل کاربردی و زیبایی می‌سازند. این دو اولین استودیوی خود را در تهران افتتاح کردند و بعد از آن برای افتتاح دومین استودیو در منطقه آتاشهیر راهی شهر استانبول شدند. آرزو و حنیف در این مصاحبه‌ اختصاصی از چیستی چوب‌های احیا شده، شغل و زندگی مشترک، حس چوب، دلایل افتتاح استودیو و کارگاه در استانبول و… صحبت می‌کنند. پاسخ‌های آرزو با ذکر نامش مشخص شده‌اند و باقی پاسخ‌ها نیز از سمت حنیف یا به صورت مشترک طرح شده‌اند. از این زوج هنرمند، کوشا و موفق برای همکاری در تهیه‌ این مصاحبه متشکریم.

چرا نجاری؟ از کودکی به فکر نجار شدن بودید؟‌ (وروجک و نجار) را تماشا می‌کردید؟ 
از نوجوانی در حوزه‌های مختلفی کار کرده بودم؛ اما در نهایت در نقطه‌ای قرار گرفتم که تصمیم گرفتم ریسک کنم و کاری که همیشه عاشقش بودم را شروع کنم. رابطه‌ بین حس بویایی و روح و روانم را وقتی کشف کردم که بوی چوب را احساس می‌کردم. بوی چوب و حسش من را خیلی به خودم نزدیک و از فضای اطرافم دور می‌کرد. در عین حال همیشه تضاد عجیبی برایم وجود داشت؛ چون من عاشق درخت و جنگلم اما مواد اولیه‌ کارم از قطع کردن درخت‌ها به دست می‌آید. پس در این زمینه تحقیق کردم و با تکنیکی به نام Reclaim (احیای چوب) در طراحی و ساخت مبلمان و میز و صندلی و کارهای هنری چوبی آشنا شدم. مطمئن شدم که احیا کردن همان کاری است که می‌خواهم انجام بدهم.
(آرزو): پدربزرگِ مادرم نجار بود. یکی از شیرین‌ترین تصویرهایی که از بچگی دارم تصویر یک خانه‌ قدیمی و حیاط‌دار پشت یک کارگاه بزرگ نجاری است. تصویر آن خانه قدیمی، دستگاه‌ها و ابزارهای بزرگ و عجیب‌وغریب و الوارهای چوبی بزرگ در گوشه و کنار حیاط را مجسم می‌کنم. داشتن این رویا باعث شد تا از زمانی که کارم را در حوزه طراحی و چیدمان شروع کردم همیشه رویای طراحی یک خانه با در و پنجره‌ها و اجزای چوبی را داشته باشم تا اینکه حنیف از ایده‌هایش درباره‌ راه‌اندازی یک استودیو با چوب‌های احیا شده برایم گفت. برای ما که دهه شصتی هستیم، وروجک و آقای نجار یکی از پررنگ‌ترین خاطرات کودکی است. شاید آن موقع به دیدِ شغل نه؛ ولی قطعاً حتی از کلمه‌ (نجار) هم لذت می‌بردیم.

شغل سابق هر کدام از شما چه بود؟
شغل‌های مختلفی داشتم؛ ولی از اواسط دهه‌ ٨٠ در شرکتی کار می‌کردم که حوزه‌ فعالیتش تولید مواد دکوراسیون داخلی و طراحی و اجرا بود.
(آرزو): من هم کار کردن در زمینه‌ها و فضاهای متنوع از تبلیغات و برندینگ گرفته تا همکاری با یک گلخانه گیاه‌های آپارتمانی را تجربه کردم. اما زمینه تخصصی کاری من Styling است. قبل از شروع کار با حنیف هم در همین حوزه یعنی چیدمان و طراحی داخلی که به Styling Interior معروف است، فعالیت داشتم.
هر کدام از شما چه بخشی از کار را انجام می‌دهید؟
اصولاً کمپانی‌های طراحی و ساخت فرنیچر و آرت ورکِ چوبی شامل چند بخش اصلی می‌شوند: (طراحی، ساخت، معرفی و تبلیغات). که هر کدام از این بخش‌ها از وظایف و بخش‌های کوچک‌تری تشکیل شده‌اند. ٢ بخش اول را من (حنیف) انجام می‌دهم و بخش معرفی و تبلیغات به عهده‌ آرزوست. ولی همیشه برای رسیدن به نتیجه دلخواهمان همفکری داریم و در این بخش‌ها به هم کمک می‌کنیم.

چطور نجاری را آموختید؟
در کنار هر کاری که می‌کردم، نجاری به عنوان یک سرگرمی و هنر مورد علاقه‌ام در جریان بود. رفته رفته با کسب تجربه در کنار اساتید این حوزه و گذراندن چند دوره‌ آموزشی، تکنیک‌ها و مهارت‌های بیشتری را یاد گرفتم و این حرفه را جدی‌تر دنبال کردم. همچنین از ویدئوهای یوتیوب‌ هم چیزهای زیادی آموختم.
به نظر خودتان چرا محصولات شما متفاوت هستند؟
(آرزو): به‌نظرم یکی از دلایل متفاوت بودن محصولات ما تکنیک‌های جدید حنیف است. او مدام روش‌های مختلف و تکنیک‌های تازه‌ای را تست می‌کند که به بهتر شدن محصولات کمک زیادی می‌کنند. طراحی خوب، کیفیت در اجرا و استفاده از مواد متفاوت قطعاً تاثیر زیادی روی محصول نهایی دارد؛ در بسیاری از موارد حتی فقط استفاده کردن از یک تکنیک جدید در ساخت یک محصول بسیار ساده هم می‌تواند آن را به محصولی خلاق و متفاوت تبدیل کند.

اولین چیزی که ساختید چی بود؟ چه واکنشی از طرف بقیه دریافت کردید؟
یکی از اولین محصولاتی که ساختیم محصولی به نام نوت بورد بود. یک تخته سیاه کوچک به همراه یک مداد گچی. چند هدف اصلی از طراحی و تولید این محصول داشتیم. اولین هدف ما این بود که بتوانیم محصولی معرفی کنیم که تا حدی جایگزین تایپ دیجیتال در گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها و… شود. به‌علاوه می‌خواستیم با تشویق افراد به استفاده از این محصول به جای کاغذهای یادداشت و طراحی که روزانه مصرف می‌شوند، سهمی در کاهش استفاده از کاغذ داشته باشیم. در نهایت می‌خواستیم با استفاده از یک تکه چوبی که به راحتی در دست جا می‌شود؛ لذت لمس چوب و در دست گرفتن آن را یادآوری کنیم. این محصول با موفقیت خیلی خوبی روبه‌رو شد و در زمان خیلی کوتاهی محبوبیت زیادی پیدا کرد. ما فکر می‌کنیم که راز موفقیت این محصول این بود که توانستیم حسی که برای خودمان ایجاد می‌کرد را به‌خوبی به مخاطب منتقل کنیم.
بهترین ماده‌ای که می‌تواند کنار چوب باشد و آن را کامل‌تر کند چیست؟
چوب با انواع مواد سازگار است. مثلاً در اکسسوری‌های کوچک در کنار چرم همنشینی بسیار خوبی دارد. در فرنیچر و سازه‌های بزرگ‌تر با فلزات هم همین‌طور است. در طراحی فضاهای داخلی و خارجی در کنار بتن خیلی جذاب می‌شود. تنها ترکیبی که سعی می‌کنیم هیچ وقت استفاده نکنیم مواد غیرطبیعی مثل پلاستیک هستند.
(آرزو): من فکر می‌کنم که ایده‌آل‌ترین چیز در طراحی محصولات چوبی تداعی کردن و الهام گرفتن از خود طبیعت است. برای همین خیلی وقت‌ها در طراحی محصولات به استفاده از گیاه به عنوان بخشی از محصول فکر می‌کنیم. استفاده از گیاه و انواع الیاف طبیعی مثل پارچه‌ها و بامبو در تولید محصولات، به ساده و لطیف‌تر شدن محصول نهایی کمک می‌کند. همچنین محصول با محیط زیست سازگارتر می‌شود.

آقای حنیف چند وقت پیش یک سخنرانی برای TED داشتید. لطفاً درباره آن توضیح دهید.
عنوان آن سخنرانی «دوباره زنده کردن» بود. هدف از برگزاری TEDtalkها این است که افراد در مورد تجربه‌ها و ایده‌های نو حرف بزنند. در واقع شعار تد این است که ایده‌ها ارزش گسترش و شنیده شدن دارند. در آن رویداد در مورد تجربه‌ها و چالش‌های زندگی حرفه‌ای و مسیری صحبت کردم که به راه‌اندازی اولین استودیوی چوب‌های احیا شده در ایران منجر شده بود. چوب احیا شده یا Reclaimed Wood پاسخ درستی به نیاز به چوب برای تامین مواد صنایع چوبی است. امروزه افراد و برندهای زیادی در دنیا از این تکنیک استفاده ‌می‌کنند؛ اما هنوز این مقدار در مقایسه با تعداد جنگل‌ها و درخت‌هایی که در هر لحظه نابود می‌شوند و حتی حجم محصولات چوبی قدیمی که دور ریخته یا سوزانده می‌شوند ناچیز است.
لطفاً درباره چوب احیای شده بیشتر توضیح بدید؟
این اصطلاح به چوب‌هایی اطلاق می‌شود که از وسایل و سازه‌های چوبی قدیمی جدا می‌شوند تا از آن‌ها برای ساخت وسایل چوبی جدید استفاده شود. در واقع چوب‌های احیا شده چوب‌هایی هستند که در زندگی قبلی خودشان کاربرد و هدفی داشتند و حالا با احیا شدن قابلیت استفاده در یک وسیله‌ جدید را پیدا کرده‌اند. در احیای چوب تغییری در ماهیت آن داده نمی‌شود و یا مانند بازیافت از ارزش آن‌ها کم نمی‌شود.

مواد اولیه‌ شما از کجا تامین می‌شوند؟
ما برای تولید محصولات‌مان از چوب‌های احیا شده استفاده می‌کنیم و منابع مختلفی داریم. هر وسیله‌ چوبی قدیمی و غیر قابل استفاده‌ مانند: میز و صندلی‌های قدیمی چوبی، کفپوش، ستون‌های چوبی خانه‌های مخروب یا بازسازی شده یا حتی چوب‌های قایق یا لنج‌های رها شده و… .

اگر یک چوب دستی جادویی داشتید و می‌توانستید فقط یک چیز را با آن کنترل کنید، آیا شانس خودتان را با نجات جنگل‌ها امتحان می‌کردید یا مثلاً خودتان را تبدیل به ابر قهرمان یا یک فرد خیلی ثروتمند می‌کردید؟
ابر قهرمان واقعی کسی است که نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد. با نجات جنگل‌ها به یک ابرقهرمان تبدیل می‌شویم و حس خوبی نسبت به خودمان پیدا می‌کنیم. در عالم واقعیت این حس را وقتی تجربه می‌کنیم که بتوانیم کاری برای نجات جنگل‌ها و یا حتی یک درخت انجام بدیم.

چه شد که در استانبول استودیو تاسیس کردید؟ به شهر یا کشور دیگری فکر نکردید؟
برای ما اولین گام در جهت گسترش این کسب و کار از بازار ایران به بازار جهانی، حضور در کشوری بود که بتوانیم در آنجا تعامل بیشتری با سایت‌های فروش آنلاین و گالری‌های بین‌المللی داشته باشیم. همچنین کشور ترکیه در صنعت چوپ از ایران پیشرفته‌تر است. اینجا مواد اولیه‌ باکیفیت‌تر و ارزان‌تری در اختیار داریم و محصول نهایی ما با قیمت منصفانه‌تری ارائه می‌شود. نکته‌ دیگری که باید به آن اشاره کنیم سطح سلیقه‌ حاکم در این کشور است که با استایل و طراحی‌های ما نزدیکی زیادی دارد. همچنین در ترکیه بازار بزرگ‌تری را نسبت به ایران پوشش می‌دهیم. از جهت دیگر، استاندارد این کسب و کار در ترکیه فاصله زیادی با کشورهای اروپایی ندارد؛ بنابراین برای ما که در حال گسترش برندمان در ترکیه به عنوان شعبه دوم هستیم نزدیکی به ایران و در عین حال دسترسی به بازار اروپا اهمیت داشت. به علاوه توریستی بودن استانبول آن را به شهری تبدیل می‌کند که  روزانه مسافران زیادی از فرهنگ‌ها و جاهای مختلف دنیا در آن رفت و آمد دارند؛ پس در این شهر می‌توانیم محصولاتمان را به راحتی در معرض دید طیف وسیعی از مخاطب با سلیقه‌های مختلف قرار دهیم.

به نظر شما بازار محصولات چوبی در ترکیه چطور است؟ از کار شما استقبال خوبی شد؟
کشور ترکیه در زمینه‌ طراحی برندهای مطرح جایگاه جهانی خوبی دارد. صنعت چوب قوی، بازار بزرگ، محصولات متنوع، برندهای خارجی و طیف وسیع مخاطب زمینه‌ خوبی برای رقابت و البته پیشرفت ایجاد می‌کنند. با توجه به جدید بودن ایده‌ احیای چوب و سبک کاری ما، در ابتدا استقبال خوبی از ما شد. امیدواریم بتوانیم به سرعت در این بازار پیش برویم و کارمان را گسترش بدهیم.

چه چیزی در استانبول و ترکیه برای شما دوست داشتنی است؟
اینکه مدرنیته با حفظ فرهنگ و ریشه‌های سنتی در کنار هم قرار گرفته‌اند. در استانبول می‌شود هرگونه سلیقه و حال‌و‌هوایی را تجربه کرد.

حس خودتان به بوی آتش، بوی چوب نم‌دار و جنگل چیست؟
این‌ها دقیقاً همان چیزهایی هستند که باعث شدند اولین جرقه‌ها در ذهن انسان‌ها زده شود؛ طبیعت و بو یکی از قوی‌ترین و ماندگار‌ترین چیزهایی است که حواس انسان را تحریک می‌کند.

چوب چه تاثیر روانی روی انسان‌ها دارد؟
اولین حسی که در برخورد با چوب در انسان شکل می‌گیرد، حس امنیت است. به‌عنوان مثال این حس را می‌توان در تفاوتِ راه رفتن روی یک کفپوش چوبی نسبت به سرامیکی یا بتنی درک کرد. دومین حسی که شما در مواجهه با چوب احساس می‌کنید، صمیمت است. برای مثال در یک شرایط جغرافیایی یکسان یک کلبه چوبی احساس صمیمیت و راحتی بیشتری نسبت به یک خانه با نمای سنگی در وجود شما ایجاد می‌کند. قرار گرفتن در طبیعت نه تنها از نظر روانی اثر مثبتی دارد و به ما حس امنیت و آرامش می‌دهد؛ بلکه از نظر فیزیکی هم روی سلامت انسان تاثیرگذار است. ما مطمئنیم که لمس چوب حال انسان‌ها را بهتر می‌کند.

چند سال از ازدواج شما می‌گذرد و همکاری چه تاثیراتی روی این ازدواج داشته است؟
آشنایی ما به سال ٢٠١١ برمی‌گردد. کسب و کارمان را هم ۴ سال قبل راه‌انداختیم. یک سال هم از ازدواجمان می‌گذرد. همان‌طور که می‌گویند در شرایط سخت مانند سفر می‌توان آدم‌ها را شناخت، حتماً در کار هم می‌شود. وقتی همکار باشید سلیقه‌ یکدیگر را بهتر می‌شناسید. از اهداف و توانایی هم بیشتر آگاه می‌شوید و به فهم بهتری از روش‌ها و راه‌حل‌های هم در شرایط سخت می‌رسید. همه این موارد منجر به شناخت بهتر و بیشتر می‌شود.

چطور با هم آشنا شدید؟ فکر می‌کنید چه چیزی شما را کنار هم نگه می‌دارد؟ یا به طور واضح‌تر چسبِ رابطه‌ شما هستند؟
اولین برخورد ما دعوت من (حنیف) از آرزو برای قهوه و رد کردن این دعوت از طرف آرزو در همان لحظه بود. دومین برخوردمان یک سال و نیم بعد در یک مصاحبه کاری بود. آرزو برای یک مصاحبه کاری به شرکتی که من در آن مسئول مصاحبه بودم آمد. آرزو را استخدام نکردم تا بتوانم با او قراربگذارم. فکر می‌کنم چسب رابطه‌ ما در ابتدا حسی بود که به هم می‌دادیم و بعد هم اهداف مشترک، رفاقت و اعتمادی که بین ما وجود دارد.
چه کسانی در این مسیر از شما حمایت کردند؟
اولین حامی ما در این مسیر محمد بحری نازنین بود که تمام چیزی که برای راه‌اندازی کسب و کارمان نیاز داشتیم برای ما مهیا کرد. خانواده‌های ما کمترین توقع و بیشترین حمایت را داشتند. با اضافه شدن حسام بهاری عزیز به مجموعه، سرعت ما بیشتر شد. افتتاح شعبه استانبول هم با حمایت و همکاری محمد طالبی عزیز اتفاق افتاد.

نظر شمـا در مورد مجله‌ پــل و پیامتان بـرای مخاطبان آن چیست؟
به نظر ما تصویر و مسیری که مجله‌ پل ارائه می‌دهد نسبت به چیزی که قبلاً در رسانه‌های فارسی وجود داشت، با فاصله بسیار زیاد درست‌تر و واقعی‌تر است. این مجله توانسته به یک مرجع قابل اعتماد برای مردم تبدیل شود.

این مقاله را با دوستان خود به اشتراک بگذارید