بیوگرافی هنگامه برچی
هنگامه برچی خواننده موسیقی پاپ سنتی ایرانی، متولد سال 1351 در تهران است. او از دوران جوانی برای ادامه تحصیلات به فرانسه عزیمت کرد و بعد از طی مراحل آموزشی زیر نظر اساتید مجرب، خوانندگی را آغاز نمود. هنگامه 31 سال است که مقیم کشور فرانسه است. با این حال در سه سال اخیر، برای ضبط ویدئو کلیپ ها و همچنین ملاقات با خانواده و دوستان، تمام تعطیلات را در کشور گرجستان سپری می کند. خواننده مصاحبه با هنگامه برچی عزیز باشید و با او بیشتر آشنا شوید.
خودتان را معرفی کنید و کمی بیشتر از خودتان برایمان بگویید؟
من هنگامه برچی خواننده و آهنگساز هستم. بعد از دریافت دیپلم، تهران را به مقصد پاریس برای ادامه تحصیل ترک کردم. در آنجا چون قصد تحصیل در رشته هنر داشتم، از لوور پاریس سر درآوردم. درس خواندم و از آن موقع تا به امروز در آنجا زندگی می کنم. در پاریس من با ساز دف به انجمن های فرهنگی و هنری ایرانی رفتم. سپس با ایرانی های پاریس آشنا شدم و با وجود ایرانیان، شهر برایم جذاب شد.
از چه زمانی تصمیم گرفتید وارد عرصه خوانندگی شوید؟
راستش من هیچ وقت تصمیم نگرفته بودم خواننده باشم. چون سال ها دور از ایران بودم، کمبود هویتی برایم پیش آمد و با ساز دف، عشق به موسیقی آمد. خواستم ردیف دستگاه موسیقی سنتی ایران را بشناسم و به صورت جدی آن را در دانشگاه دنبال کنم، برای همین در ایران نزد استادم خانم رثایی رفتم. هر بار می بایست سه الی چهار ماه می ماندم تا آن را تمام می کردم که برای من مثل دانشگاه بود. در واقع تشویق های استادانم، خانم رثایی و فریدون شهبازیان بود که باعث شد من خواننده شوم.
از چه زمانی احساس کردید طرفداران شما زیاد شدند؟
بعد از چند آلبوم، به خصوص بعد از قطعه مرا ببوس و پس از دوره کرونا در سال 2019 متوجه شدم. یکی از کارهای «حسن گل نراقی» را به دو زبان فارسی و فرانسوی بازخوانی کردم. قسمت فرانسه را خودم ترجمه کردم و ایده اش از خودم بود. حسن گل نراقی پسرعموی مادرم هستند و نسبت فامیلی با آن خواننده داشتیم. نسل جوان فارسی و فرانسوی بودن را خیلی دوست داشتند و قسمت فرانسوی آن جذابیت خاصی برای آن ها داشت.
اگر به عقب برگردید، دوست دارید دوباره همین مسیر را طی کنید؟
شخصیت و کاراکتر من جوری شکل گرفته است که وقتی تصمیمی در زندگی می گیرم، هیچ وقت پشیمان نمی شوم. چون بنظرم آن زمانی که آن تصمیم را گرفتم، در زمان خودش تصمیم درستی بود. قطعاً همین مسیر را می رفتم. خیلی تلاش کرده ام و همیشه همراه با موفقیت نبوده است. بنظرم برای اینکه انسان به کمال و پختگی برسد، باید از یک مسیری رد شود. امکان ندارد که آن مسیر از اول هموار و بدون چالش باشد؛ باید چالش ها را پذیرفت.
واقعیتی در زندگی شما وجود دارد که دیگران درباره آن قضاوت اشتباه کردند؟
بله. همین مهاجرت، خارج نشینی، پاریس، ایفل و…، درست است که همه این ها قشنگ هستند؛ اما مخاطبان در دایرکت به من می گویند: «خوش به حالتان!» من در صفحه و استوری های اینستاگرام، مدام از دلتنگی برای ایران می گذارم، مدام به من می گویند: «فکر میکنید اینجا چه خبر است؟ چرا مدام دل تنگ هستید؟». یا فکر می کنند همه چیز برای ما راحت سپری شده است. البته من آن ها را درک می کنم. نمی گویم قضاوت اشتباه دارند؛ زیرا خودشان این تجربه را نداشته اند.
سخت ترین چالش در مسیر خوانندگی هنگامه برچی چه بود؟
ضبط اولین کارم با استاد فریدون شهبازیان بود که وکال های اول من را خودشان گرفتند. این اولین افتخار زندگی من است و همچنین بزرگ ترین چالش من در خوانندگی محسوب می شود. در واقع من در زمینه خوانندگی و کار در استودیویی بی تجربه بودم؛ زیرا بیشتر ردیف و دستگاه کار کرده بودم. استاد شهبازیان مانند سبک قدیم ضبط می گرفتند؛ یعنی باید تمام جمله را زیبا، مرتب و همانطور که دلشان می خواست ادا می کردم. ایشان مدام کار را پاک می کردند و دوباره تکرار می کردند. حتی صدابرداران خبره هم تعجب می کردند؛ اما بهترین کارها با همین روش شکل گرفت.
چالش دیگر، این بود که باز هم افتخار نصیب من شد تا با استاد اسفندیار منفردزاده در پاریس ملاقات کنم. کاری که چهل و سه سال پیش ساخته بودند و به خاطر انقلاب، خوانده نشده بود را گفتند که من بخوانم. این کار از قبل ضبط شده بود و من باید صدایم را با آن نت ها و گام هایی که ضبط و انتخاب شده بود، وفق می دادم. همین کار خیلی سختی بود و زمان زیادی برد.
سرگرمی دیگری به غیر از موسیقی دارید؟
ورزش استقامتی پالمین در استخر انجام می دهم و همیشه سعی می کنم رکورد خودم را بشکنم. همچنین علاقه به آشپزی دارم و به جز آشپزی، طراحی لباس نیز انجام می دهم. تمام لباس های صحنه و لباس های خودم برای زندگی روزمره را طراحی می کنم و هیچ کدام آماده نیست، اما دوخت اکثر آن ها در ایران انجام می شود. از تمام کارهای دستی بلوچ و کارهای دستی زنان ایران در لباس هایم حمایت می کنم. البته یکی از دلایلی که از مغازه خرید نمی کنم، این است که ضد مصرفگرایی هستم.
به نظر هنگامه برچی موسیقی خوب چه ویژگی هایی دارد؟
موسیقی با کلام، اول از کلام آغاز می شود. برای من، انتخاب شعر مهم است. بنظرم موسیقی باکیفیت آن است که کلام معنا و پیامی داشته باشد. البته واضح است که ملودی و تنظیم درست هم اهمیت دارد.
خودتان آثار کدام خواننده ها را گوش می کنید؟
من در نوستالژی زندگی می کنم و تمام سنت ها را دوست دارم، بنابراین موسیقی قدیمی و نوستالژیک ایران را می پسندم و موسیقی بزرگان قدیمی مانند خانم مرضیه، دلکش، الهه و در موسیقی پاپ خانم غانم، رامش، گوگوش، آقای فرامرز اصلانی، ابی و… را گوش می دهم. نسل جدید را خوب نمی شناسم؛ البته از وقتی رادیو جوان کارهای من را پخش می کند، با نسل جدید موسیقی پاپ آشنا شدم و از آن ها بسیار یاد می گیرم. واقعاً شعر نسل جوان را در داخل ایران می پسندم. ولی به هر حال من آموزش سنتی دیده ام و هنوز هم عاشق آواز هستم، به همین دلیل، با جان و دل به آوازهای استاد شجریان و همایون گوش می کنم.
برای زنان علاقه مند به حرفه موسیقی و خوانندگی چه صحبتی دارید؟
برای زنان داخل ایران، از ته دل آرزوهای طلایی می کنم؛ چون سزاوارش هستند. پشتکارشان را از دست ندهند؛ چون در خارج از کشور همه آزادی دارند و راه خودشان را پیش می برند. آنها آموزش می بینند و راه برایشان هموارتر است. البته برای ما که در غربت هستیم، سختی هایی هم وجود دارد. با وجود آزادی، مردم کنارمان نیستند. خوشبختانه امروزه اینستاگرام و فضای مجازی این امکان را داده است که هرکس بتواند خودش آنتن خود باشد.
برنامه آهنگ جدید و کنسرت های آینده شما چیست؟
کنسرت آینده به زودی در کشور گرجستان قرار است برگزار شد. بیشتر دلم می خواهد با مردم ایران ملاقات داشته باشم؛ زیرا دلم برای آن ها بسیار تنگ شده است. یک کنسرت دیگر هم دارم که در تفلیس همراه با یک موزیسین بزرگ گرجی که در کشور خود بسیار معروف است، انجام خواهد شد. در پاییز و زمستان هم کنسرت های اروپا خواهد بود. در رابطه با آهنگ جدید، یک آلبوم با آهنگ سازها و کلام جوان در دست تهیه است. خودم هم که مجموعه متعهد را پیش می برم. الان بجز سوژه هایی که روی آن ها کار کردم، در مورد زنانی که دغدغه دارند هم کار می کنم.
من از خوانندگی به صورت ابزار استفاده می کنم و همیشه کار اجتماعی و فعالیت داوطلبانه در زندگی انجام داده ام. از آنجا که فعال محیط زیست هم هستم، اولین کارم درباره محیط زیست بود. همچنین درباره صلح جهانی و چهار سوژه زنان کار کردم که بیشتر در مورد حقوق زنان در کشور ایران بود.
نظر شما راجع به کشور گرجستان چیست؟
از سه سال پیش که به کشور گرجستان و شهر تفلیس سفر کردم، آن را کشف کردم. برای ضبط ویدئو کلیپ به اینجا آمدم و واقعاً عاشقش شدم. برای من نوستالژی خیلی خاصی است و آرامش عجیبی دارد. همه چیز در دسترس است و مردمانش بسیار مهربان هستند. همچنین آب و هوا عالی و چهارفصل است. از لحاظ امنیت هم واقعاً عالی است.
لطفاً به ما درباره مراقبت های سلامت و زیبایی روزانه خود بگویید.
من طرفدار و فعال محیط زیست هستم. یک نوع سادگی در این کار وجود دارد؛ یعنی نمی توانم هم خیلی مصرف گرا باشم و هم فعال محیط زیست؛ زیرا با هم در تضاد هستند. مراقبت های پوستی، پاک کردن پوست و پاکسازی عمیق (دو بار در سال)، استفاده از کرم های آب رسان و تمیز نگه داشتن پوست را رعایت می کنم. در مورد غذا خوردن و سیستم بهداشت زندگی هم باید بگویم که من سی سال است ورزش می کنم. سال هاست صبحانه و نهار من میوه است و چایی و یک وعده غذا می خورم، همچنین در طول روز حرکت های ساده ورزشی برای صورت انجام می دهم که از بروز چین و چروک ها جلوگیری می کند و در کلاژن سازی موثر است.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
برای همیشه در ایران زندگی کنم و در ایران بمیرم. فقط به این امید و آرزو زندگی می کنم که روزی در میدان آزادی برای مردم، یک کنسرت مجانی برگزار کنم. مردمی که اینقدر دوستشان دارم و در کنار من نبوده اند.
احساس خوشبختی می کنید؟
من در زندگی آدم مثبتی هستم و شکرگزاری می کنم. هر اتفاق بدی را به فال نیک می گیرم و با خودم می گویم که یک خیری در آن بوده است. واقعاً هم در زندگی بر مدار این تئوری عمل کرده ام و به آنچه سرنوشت در زندگی برای ما تقدیر کرده است اعقاد دارم. قطعاً مشکلات برای همه وجود دارد؛ اما باید بدانیم که زندگی همیشه آبی و صورتی نیست. اینکه با چه دیدی به زندگی نگاه کنیم و فکر نکنیم که خوشبختی یعنی همه چیز باید مهیا و آماده باشد تا بگوییم ما خوشبخت هستیم.
برای خوانندگان مجله پُل پیام خاصی دارید؟
امیدوارم یک روزی تمام ایرانی های داخل و خارج با یک اتصال خیلی قوی همچون همین مجله پُل که در حال گسترش است، به یکجا رجوع کنند، وصل شوند و مرکز همه ما یک مجله یا یک رسانه باشد. این ارتباط فقط میان ایرانی های خارج از ایران نباشد و بتوانیم همه با هم در جایی در ارتباط باشیم.
نظر هنگامه برچی راجع به مجله پُل چیست؟
من به تازگی مجله فارسی زبان پُل را کشف کرده ام که در کشور گرجستان چاپ و توزیع می شود. به نظرم بسیار خوب است که چنین مجله ای وجود دارد؛ چون برای مخاطبان علاقمند به مد و فشن بسیار جذاب خواهد بود. به خصوص برای کسانی که اهل سفر و گردشگری هستند، واقعاً خواندن این مجله را توصیه می کنم.