Deejay Al 32 سال دارد و ساکن San Diego است. او از سال 2003 این حرفه را آغاز کرد و حدود چهارده سال است که با رادیو جوان همکاری دارد. او دوازده سال است که در یک رادیو آمریکایی در شهر San Diego به این حرفه مشغول است و تا به حال در هر کاری که در زمینه رادیو و بخش موزیک بوده، فعالیت داشته است. همیشه در این حرفه، بهترین شرایط برایش مهیا بوده تا بتواند به خاطر عشقی که به موزیک ایرانی دارد، در بازار ایرانی فعالیت کرده و این امکان فراهم شود که به تمام دنیا سفر کند و کاری را که دوست دارد با عشق و علاقه انجام دهد. خواننده مصاحبه Deejay Al باشید تا با حرفه و مسیر کاری او بیشتر آشنا شوید.
درباره ریمیکسهای دور دور برایمان بگویید. چرا این اسم را انتخاب کردید؟
قبل از برنامه دور دور حدود هشت سال بود که پادکست دیگری در رادیو جوان به نام Ambyx داشتم که معنای خاصی ندارد و کاملاً بیربط بود. تا اینکه فعالیت کاریام بیشتر شد. خیلی وقتها فارسیام به خوبی انگلیسیام نیست و اوایل در ابتدای میکسهایم انگلیسی حرف میزدم. این باعث میشد ارتباطم را با شنوندههای فارسی زبان و ایرانی، کم کم از دست بدهم. تا اینکه تصمیم گرفتم برای ادامه کار، نامی انتخاب کنم که مورد علاقه مردم باشد. از این رو با دوستانم به دنبال اسامی مختلف بودیم که یکی از دوستانم گفت «اسمش را دور دور بگذار». چون به تازگی به ایران سفر کرده بود و میگفت آنجا مردم سوار بر ماشین دور میزنند و لذت میبرند و این به نسبت آن زمان اسم جالبی بود که مسیر میکس را نشان میداد و مردم میتوانستند با این میکسها در ماشین دور بزنند و لذت ببرند. خدا را شکر میکنم که این کار خیلی موفقیتآمیز بود. به طور کلی جز انتخاب اسم دوباره برای پادکستهایم، سبک موزیکها را هم عوض کردم و بیشتر به سمت موزیکهایی رفتم که در ایران ساخته میشد و مردم علاقه بیشتری به آنها نشان میدادند.
از چه سبک آهنگهایی بیشتر استفاده میکنید؟
من بیشتر سعی میکنم از موزیکهایی استفاده کنم که رقصی باشد. انواع رقصهای ایرانی و یا Hip hop. خودم به موزیک ایرانی خیلی علاقه دارم و معمولاً تمام موزیکهایی که خودم در تنهایی گوش میدهم، ایرانی است. به خاطر رادیویی که سالهاست در آن کار میکنم، خیلی وقتها موزیکهای Hip hop آمریکایی هم گوش میکنم و دوست دارم.
خودتان طرفدار کدام خوانندهها هستید؟
راستش من از کودکی کامران و هومن را خیلی دوست داشتم و با موزیکهایشان بزرگ شدم. وقتی به آمریکا مهاجرت کردم، از طریق کار Dj، توانستم با آنها آشنا شوم و افتخار میکنم که دوستان خوب من هستند. البته ناگفته نماند که خوانندههای خوب دیگری هم داریم. ولی اگر بخواهیم یک هنرمند را انتخاب کنم، کامران و هومن را نام میبرم. از طرفی اگر بخواهم نام چند هنرمند را بگویم، کارهای TM Bax،شهاب تیام، بهزاد لیتو، زدبازی، کارهای جدید دنیا و Wantons را خیلی دوست دارم. همچنین Sasy که جایگاه خود را دارد و فکر میکنم همه او را دوست دارند.
چرا اسم Deejay Al را انتخاب کردید؟ Al یعنی چه؟
راستش شاید دلیل سادهای بود که من با این اسم جلو رفتم. چون اسم خودم علی است و نوزده سال پیش زمانی که میخواستم اسم خودم را Deejay Ali بگذارم، دیجیهای بسیاری به این نام وجود داشتند. اما اسم Deejay Al را نداشتیم. به همین دلیل تصمیم گرفتم با این نام پیش بروم. نکته دیگر این است که نمیخواستم اسم عجیب و غریبی مثل دیجی بزن و بکوب برای خودم انتخاب کنم. یعنی دوست داشتم تا حدی اسم خودم هم در کار باشد و از طرفی در بازار بینالمللی هم فعالیت کنم.
چند سال است که این فعالیت را شروع کردید و در سال چندم شناخته شدید؟
سوال جالبی است. من از چهارده سالگی این حرفه را آغاز کردم و بعد از گذشت حدود دو سال، در شانزده سالگی تولید برنامههای پارتی ایرانی و غیر ایرانی، برنامههای کلاب و دیجی کردن را آغاز کردم و در شهر نامی برای خودم ساختم. در نوزده سالگی، یعنی تقریباً چهار سال بعد از آغاز کار دیجی، در یک رادیو آمریکایی شروع به کار کردم و همزمان فعالیتم با رادیو جوان هم آغاز شد. احساس میکردم که آن دوره، زمان جرقه اسم Deejay Al بود و مردم با این نام آشناتر میشدند. به هر حال کار ما تا حدودی سلیقهای است و ممکن است هنوز کسانی که این مجله را میخوانند، اصلاً نام من را نشنیده باشند و شاید این اولین آشنایی ما باشد. من اعتقاد دارم همیشه باید احساس کنی که مردم تو را نمیشناسند تا بتوانی بهترین فعالیت خود را ارائه دهی و تا جایی که توانایی داری کارهایی انجام دهی که مخاطبان بیشتری با تو آشنا شوند.
چه شد که وارد این کار شدید؟
راستش من از بچگی حتی وقتی در ایران بودم و نوار و سیدی و این مدل چیزها وجود داشت و این کار خیلی سختتر هم بود، تمام موزیکهای باحال و جدید را انتخاب میکردم و روی کاست پشت سر هم ضبط میکردم و به هم میچسباندم. تا به جایی رسید که در محله به همسایهها، سیدی و نوار کاست میفروختم. به همین خاطر همیشه وظیفه پیدا کردن موزیک جدید و چسباندن آنها به هم و پخش موزیک در میهمانیها بر عهده من بود تا میهمانان برقصند و شاد باشند. این داستان ادامه پیدا کرد تا اینکه من به آمریکا رفتم. یکی از دوستانم به نام جهان که اینجا با او آشنا شدم و برادرش کار دیجی میکرد، من را برای تماشای برنامه برادرش کیوان به برنامه ایرانیهای UCSD دعوت کرد و گفت «تو که اینقدر موزیکهای باحال داری، سیدیهایت را همراه داشته باش». واقعاً آن شب یکی از بهترین شبهای زندگیام بود. چون روی صحنه ایستاده بودم و این سیدیها را به او میدادم و انتخاب تک تک آهنگها و مدیریت پخش آنها به عهده من بود. آنجا بود که فهمیدم انتخاب موزیک درست در زمان درست چقدر روی میهمانی و جو برنامه تاثیر میگذارد. همین چالش بود که من را به این کار معرفی کرد و به سمت خود کشاند.
درباره کارهای جدیدتان برایمان بگویید.
اگر بخواهم راجع به کارهای جدیدم بگویم، حقیقت این است که من به جایگاه و دیواری رسیدم که احساس میکردم، دیجی کردن برنامهها و پخش موزیک به هر شکل، برایم به بن بست رسیده. دوست داشتم این دیوار را به نحوی بشکنم و بتوانم به مرحله بعدی وارد شوم و یک آلبوم ریمیکس بسازم. چون به هر حال دیجیها این کار را انجام میدهند و خود من هم قبلاً انجام داده بودم. اما احساس کردم باید کار تولید و ریمیکس موزیک را به طور رسمیتر انجام دهم. این ایده را با حامد هاشمی از رادیو جوان در میان گذاشتم و او بسیار استقبال کرد. با اجازه خوانندگانی که تایید دادند کارشان را ریمیکس کنم و این موزیکها را از اول بسازم، آلبومی به نام Party Life ساختیم که هفت ریمیکس از خوانندههای مختلف مانند شادمهر عقیلی، دنیا و آنیتا، بهزاد لیتو، سیجل، کیمیا، سارن و X Band در آن وجود داشت. این آلبوم به سبک کلاب ساخته شد. طوری که مخاطبان در پارتیها گوش کنند و با آن خوش بگذرانند. خدا را شکر بازخوردهای بسیار خوبی داشت و امیدوارم که مخاطبان بیشتری گوش کنند و با آن خاطره بسازند. نسخه بعدی این آلبومها هم در راه است.
بهترین کارتان از دیدگاه خودتان و مخاطبانتان کدام است؟
اگر از لحاظ پادکست در نظر بگیریم، پادکست دور دور قسمت هشت که شامل یک ساعت آهنگهای قدیمی است و آن را برای دل خودم ساختهام و البته طرفداران بسیار و میلیونها بازدید به همراه داشت و همه جا میشنوم که همه در موردش صحبت میکنند. این کار سابقه بسیار خوبی برایم شد. اگر بخواهم از ریمیکسها انتخاب کنم، باید به ریمیکس کیمیا از آلبوم Party Life که یکی از پُرطرفدارترین ریمیکسهاست اشاره کنم. خیلیها در این مورد به من پیام میدهند و به نظر میآید که از این ریمیکس بیشتر خوششان آمده است. البته ناگفته نماند که من تقریباً همه کارهایم را دوست دارم. چون قبل از پخش هر کار، چه پادکست و چه ریمیکس یا ویدئو میکس، خیلی زحمت میکشم و زمانی که احساس کنم واقعاً تمام تلاشم را در این کار کردم، آن را منتشر می کنم.
اولین باری که موزیک خودتان را شنیدید کجا بود؟ چه حسی داشتید؟
چه سوال جالبی. تا به حال راجع به آن فکر نکرده بودم. اولین باری که کار خودم را شنیدم، زمانی بود که یکی از دوستانم من را به عنوان میهمان همراه، به تولد یکی از دوستانش دعوت کرد. وقتی از ماشین پیاده شدیم، دیدم پادکستهای من را گوش میکنند و مردم هم با آن حال میکنند و میرقصند. این برایم احساس بسیار جالبی بود. بعد از آن آهنگ «جونِ خودت» از Black Cats را با موزیک Pitbull ریمیکس کردم. یکی از دیجیها در برنامهاش قبل از شروع، ریمیکس من را پخش کرده بود و این برایم خیلی جالب بود که دیجیهای دیگر هم گاهی کارهای من را پخش میکنند.
یک ویژگی شخصی خودتان را بگویید که دوستانتان شما را با این ویژگی میشناسند.
راستش دوستانم به من میگویند چه در زندگی، چه در کار، فرد سختگیری هستم. همیشه دوست دارم همه کارها به نحو احسن انجام شود و این حتی گاهی برایم گران تمام میشود. اما ترجیح میدهم یک سری ضررها را تحمل کنم تا کاری که میخواهم، به نحوی که خودم دوست دارم، انجام پذیرد. اتفاقاً برعکس آن چیزی که مردم در فضای مجازی و در برنامهها میبینند، فرد گوشهگیری هستم. همیشه دوست دارم زمانهای خارج از کار را در مکانهای خلوت بگذرانم و در خلوت خودم حال میکنم و برنامههای آیندهام را میچینم. سعی میکنم وقتم را با مسائل بیهوده هدر ندهم. ویژگی دیگرم این است که خیلی دوست دارم تا جاییکه میتوانم به اطرافیانم کمک کنم. گاهی حتی این کمکهای زیاد به ضررم بوده است، اما دوست دارم اگر کاری برای کسی انجام میدهم، واقعاً از ته دل باشد و هیچ انتظاری از دیگران ندارم. فکر میکنم این بزرگترین ویژگی شخصی من است. اینکه از دیگران انتظاری ندارم، باعث میشود خیلی سخت و به ندرت از دست دیگران ناراحت شوم.
با کدام دیجیها و یا خوانندهها همکاری داشتید؟
من سعی میکنم تا آنجایی که میتوانم با همه دیجیها چه در سطح برنامه و چه ریمیکس کردن همکاری داشته باشم. یکی دو همکاری با Dj Mamsi و یک کار با Dj Mohsen داشتم، همچنین با DJ Taba چند پادکست ساختیم. لیست خوانندهها و تمام هنرمندانی که در آلبوم پارتی لایف بودند، مثل امیرحسین افتخاری، کامران و هومن، مروارید و TM Bax خیلی طولانی است.
تاثیرگذارترین آدم در زندگیتان چه کسی بوده است؟
افراد زیادی در زندگیام تاثیرگذار بودند. اما اگر بخواهم یک نفر را نام ببرم، بیشک و تردید و صددرصد آن فرد مادرم است که واقعاً زندگی کردن را به من آموخت و همیشه و به هر طریقی، حتی در کارهایی که باب میل خودش نبود، من را حمایت و پشتیبانی کرد. او هنوز هم تشویقم میکند و همیشه یادآور میشود که آدم خوبی باشم و هر کاری را به نحو احسن انجام بدهم. از همه مهمتر اینکه هیچ وقت اجازه ندهم موفقیت در کار، روی زندگی شخصیام اثری بگذارد و همیشه یادم باشد که تمام موفقیتهای دنیا را میتوان خیلی راحت از دست داد و تنها چیزی که برایمان میماند شخصیت خوب و انسان خوب بودن است. جز مادرم پنج دوست نزدیک دارم که همگی مثل برادر هستیم و در زندگیام تاثیرات خوب و بزرگی داشتهاند. از تمام دوستانم که همیشه همراهم بودند و حمایتم کردند، تشکر میکنم.
سرگرمیتان در زمان آزاد چیست؟
راستش آنقدر زمان آزاد ندارم که به سرگرمی بپردازم. البته خدا را شکر مسیر کاریام بهترین سرگرمی برای من است و کارم مدام در این راستا است. اما زمانهایی که واقعاً خسته میشوم و میخواهم یک سرگرمی برای خودم ایجاد کنم، دوست دارم سفر کنم. از جاهایی که هنوز نرفتم، دیدن کنم و بتوانم برای دوستان و خانوادهام و کسانی که خیلی دوستشان دارم، وقت بگذارم. این میتواند حتی در حد یک شام ساده و گفتگوهای شاد دوستانه باشد. همین برای من بهترین سرگرمی است.
موزیک حرفه اصلی شماست؟
بله، موزیک صد در صد حرفه اصلی من است و همیشه در زندگیام سعی کردم هر کاری که انجام میدهم در راستای موزیک باشد. جز این، دوست دارم در بیزینسهای دیگر سرمایهگذاری کنم. البته فقط در حد سرمایهگذاری. چون اگر وقتگیر باشد و من را از موزیک دور کند، خیلی زود از زیر کار در میروم، چون به من احساس ترس میدهد.
برای آینده خود در این زمینه چه برنامههایی دارید؟
راستش من سعی میکنم زیاد برای آینده دور برنامه خاصی تنظیم نکنم. البته برای آینده نزدیک همیشه برنامهریزی میکنم که مثلاً تا چند ماه آینده چه کاری باید انجام دهم، اما سعی میکنم زیاد به آینده دور توجهی نکنم و دوست دارم راهم به همان شکل که قسمت و تقدیر است و با تلاشی که خودم به آن اضافه میکنم، به آن سمتی که باید و شاید پیش برود. چون خیلی وقتها احساس میکنم اگر بخواهیم در مورد آینده دور فکر کنیم و تمام انرژیمان را روی آن بگذاریم، زمان حال را از دست خواهیم داد. خیلی وقتها میبینم مردم برای اینکه برای آینده دور هدفگیری کنند، تصمیمات اشتباه میگیرند. شاید هم اصلاً به آن هدف نرسند و اگر جز آن هدف، هر اتفاق دیگری بیفتد، از آن کار یا هدف زده میشوند. به همین دلیل من بیشتر سعی میکنم به آینده نزدیک که همین چند ماه آینده است، فکر کنم و بقیه را به دست خدا میسپارم تا ببینم به کجا خواهم رسید.
سرگرمیتان در زمان آزاد چیست؟
راستش آنقدر زمان آزاد ندارم که به سرگرمی بپردازم. البته خدا را شکر مسیر کاریام بهترین سرگرمی برای من است و کارم مدام در این راستا است. اما زمانهایی که واقعاً خسته میشوم و میخواهم یک سرگرمی برای خودم ایجاد کنم، دوست دارم سفر کنم. از جاهایی که هنوز نرفتم، دیدن کنم و بتوانم برای دوستان و خانوادهام و کسانی که خیلی دوستشان دارم، وقت بگذارم. این میتواند حتی در حد یک شام ساده و گفتگوهای شاد دوستانه باشد. همین برای من بهترین سرگرمی است.
موزیک حرفه اصلی شماست؟
بله، موزیک صد در صد حرفه اصلی من است و همیشه در زندگیام سعی کردم هر کاری که انجام میدهم در راستای موزیک باشد. جز این، دوست دارم در بیزینسهای دیگر سرمایهگذاری کنم. البته فقط در حد سرمایهگذاری. چون اگر وقتگیر باشد و من را از موزیک دور کند، خیلی زود از زیر کار در میروم، چون به من احساس ترس میدهد.
برای آینده خود در این زمینه چه برنامههایی دارید؟
راستش من سعی میکنم زیاد برای آینده دور برنامه خاصی تنظیم نکنم. البته برای آینده نزدیک همیشه برنامهریزی میکنم که مثلاً تا چند ماه آینده چه کاری باید انجام دهم، اما سعی میکنم زیاد به آینده دور توجهی نکنم و دوست دارم راهم به همان شکل که قسمت و تقدیر است و با تلاشی که خودم به آن اضافه میکنم، به آن سمتی که باید و شاید پیش برود. چون خیلی وقتها احساس میکنم اگر بخواهیم در مورد آینده دور فکر کنیم و تمام انرژیمان را روی آن بگذاریم، زمان حال را از دست خواهیم داد. خیلی وقتها میبینم مردم برای اینکه برای آینده دور هدفگیری کنند، تصمیمات اشتباه میگیرند. شاید هم اصلاً به آن هدف نرسند و اگر جز آن هدف، هر اتفاق دیگری بیفتد، از آن کار یا هدف زده میشوند. به همین دلیل من بیشتر سعی میکنم به آینده نزدیک که همین چند ماه آینده است، فکر کنم و بقیه را به دست خدا میسپارم تا ببینم به کجا خواهم رسید.
پیامی برای مخاطبان مجله پُل دارید؟
تنها پیام من برای مخاطبان مجله خیلی خوب پُل این است که دوست دارم واقعاً از تک تک کسانی که موزیکها و پادکستهایم را گوش میکنند و برای تماشای برنامههایم میآیند، تشکر کنم. صادقانه و جدی میگویم که بدون طرفداران و مخاطبان کار ما صفر است. تنها چیزی که حالمان را خوب میکند، دیدن خوشحالی مخاطبان است و این بهترین کادوی دنیا برای ماست. امیدوارم همان اندازه که دوستان و طرفداران و مخاطبان به ما عشق میدهند، ما هم بتوانیم هر طور شده آن عشق را به آنها بازگردانیم. امیدوارم که همیشه خنده روی لبانشان باشد و خوشحال باشند.
نظرتان درباره مجله پُل چیست؟
نظر من شاید کمی طولانی باشد. اما اگر بخواهم خیلی کوتاه بیان کنم این است که پُل یکی از بهترین اتفاقات برای جامعه ایرانیان است. واقعاً کیفیت کار و مطالب، از عکسها گرفته تا نوشتهها جزو بهترین محتواهایی است که من تا به حال در مجلههای ایرانی دیدهام. به تمام دستاندرکاران مجله پُل خسته نباشید میگویم و به خاطر تمام زحماتشان برای تهیه یک مجله خوب و باحال تشکر میکنم. خسته نباشید و دم همگی گرم.