شما کدامیک بودن را ترجیح میدهید؟ آدم خوبی باشید یا آدم امن؟
آدم خوب، آدمیست که کارهای خوب میکند. شبها راحت میخوابد چون وجدان درد ندارد. همه از او تعریف میکنند و دلشان میخواهد جای او باشند. معمولاً موفق است و در هر زمینهای که باشد خلاف نمیکند. قوانین راهنمایی را رعایت میکند. مالیاتش را به موقع میپردازد. به کسی بدهکار نیست . دروغ نمیگوید و با همه مهربان است . آدم خوب، وظایفش را به خوبی انجام میدهد. سرش به زندگی خودش است. غالباً محتاط است و خودش را وارد اختلافات دیگران نمیکند. هرچقدر برای او درد دل کنید سعی میکند شما را آرام کند و معتقد است حرفهای طرف مقابل را هم باید شنید. او کلی نصیحتتان میکند که اشتباه نکنید و برایتان هزار دلیل میآورد که بقیه هم مشکلات دارند و سعی میکند حواس شما را از مشکلتان پرت کند.
آدم امن اما، گاهی کارهای خلاف کوچکی میکند. گاهی دروغ میگوید و گاهی برای سریعتر رسیدن ورود ممنوع میرود. گاهی پول قرض میگیرد و نمیتواند به موقع پرداخت کند. همیشه مهربان نیست و گاهی از عصبانیت فریاد میزند و فحش میدهد.گاهی راههایی برای دور زدن قوانین بلد است و همیشه لبخند به لب ندارد. اگر برای او درد دل کنید هیچ چیز نمیگوید و فقط گوش میدهد. با شما گریه میکند و همینطور که برایتان یک چای داغ میریزد به باعث و بانی بدبختیتان هم فحش میدهد. هیچ نصیختی برایتان ندارد. آدم امن گوش شنوا دارد. حرفهایتان را کامل گوش میدهد بهتان حق میدهد که اینقدر آزرده باشید و اشکهایتان را پاک نمیکند. وسط نگرانیهایتان جوک تعریف نمیکند. برایتان از فلسفه زندگی و چراییِ رنج کشیدن حرف نمیزند. نظریه صادر نمیکند و آغوشش همیشه برایتان باز است.
تجربه نشان داده است که آدمهای امن دوستان بیشتری دارند. از زندگی لذت بیشتری میبرند و “امنیت” را به دیگران هدیه میدهند. آدمهای امن کسانی هستند که اگر از آنها کمک بخواهید نمیپرسند چه کمکی؟ میپرسند کجا بیایند!!
آدمهای امن، حرفهای شما را با دیگران درمیان نمیگذارند و حرفهای دیگران را با شما. آنها حرف هرکسی را در میان چالههای اعتماد چال میکنند.
آدم امن، هرگز به شما نمیگوید: من اگر جای تو بودم فلان و بیسار میکردم. او به خوبی میداند که هرکسی حتی نمیتواند جای خودش در شرایط سخت قبلی باشد چه برسد به جای دیگران بودن. او به شما راهکار ارائه نمیدهد اما کمکتان میکند که آرامش را به دست بیاورید. او حرفهای قشنگ نمیزند و از بدبختی دیگران و خودش برای شما نمیگوید تا بدانید که خیلی هم خوشبختید !!! او بغلتان میکند و سکوت میکند. میگذارد هرچه میخواهید فریاد بزنید و بد و بیراه بگویید. برایتان ادای آدمهای عاقل را در نمیآورد و کتابی از نصیحتهای دراز و کوتاه جلویتان باز نمیکنند. او میداند که شرایط سخت شما قرار نیست با کسی مقایسه بشود.
آدمهای امن، همیشه سند برای گذاشتن وثیقه ندارند اما در تمام ساعات سخت بیرون در کلانتری نشستهاند تا بدانید هستند. آنها همیشه هرچه در جیبشان دارند را بدون فکر تقدیمتان میکنند تا از شرمندگی بدهکاری به دیگران خلاص شوید. اگر از آنها مبلغی را درخواست کنید که نداشته باشند، مستقیم در چشمتان نگاه میکنند و با اطمینان بهتان میگویند: “جورش میکنیم ”
آنها از شما نمیپرسند چرا؟ آنها شما را به خاطر اشتباهتان ملامت نمیکنند بلکه میفهمند که لابد لازم بوده در آن شرایط این تصمیم اشتباه را بگیرید.
با آدمهای امن، شما هرگز نمیشنوید “من که بهت گفته بودم ” شما فقط میدانید که کنارتان کسی است که علیرغم هشدار قبلی به شما ، اما الان آغوشش برای پذیرفتن شما و رنجتان، بدون ملامت، باز است. با آنها شما همیشه از “حضور” کسی در زندگیتان مطمئن هستید و احساس تنهایی نمیکنید. در واقع آدمهای امن، “پناهگاه” خوبی هستند برای دیگران و این القای حس امنیت، بسیار ارزشمند است. آدمها بعد از آب و غذا به امنیت احتیاج دارند و اگر تنها باشند و احساس عدم امنیت کنند، این حس میتواند زندگیشان را مختل کند و آنها را به تنش و اضطراب بیاندازد. بسیاری از مشکلات روحی ما آدمها از جایی شروع شد که احساس کردیم بیپناهیم. احساس کردیم برای اضطرابمان کسی نیست که بتوانیم کنار او آرام شویم. یک آدم امن نداشتیم که بتوانیم با او به جنگ مشکلاتمان برویم. کسی نبود که به آغوشش پناه ببریم.
با آدمهای خوب میشود ارتباط داشت. میشود دوست بود و میشود از آنها آموخت. با آدمهای خوب میتوانیم دنیا را جلو ببریم و وجدان راحت داشته باشیم .
ممکن است هر کدام از ما تمام تلاشمان را در زندگی انجام دهیم که انسانهای خوبی باشیم و مورد تعریف و تمجید دیگران. تلاش میکنیم که به محسنات و امتیازاتمان اضافه کنیم و سربلند و موفق باشیم. اما تا زمانی که آدم امنی نباشیم که دیگران حضورمان را پناه خود بدانند، بعید است که بتوانیم برای “انسانیت” تعریف درستی باشیم.
با آدمهای امن میشود دلگرم باشیم.
همدل و پناه بودن، آدم امن بودن، کمی تمرین لازم دارد. سخت نیست. کافیست بدانیم خودمان در روزهای سخت به چه کسی بیشتر نیاز داریم.
میلاد اختری
مشاور و روانشناس / داستان نویس