برج دختر (به ترکی: کیز کولِسی) شهرت زیادی دارد و احتمالاً اگر طرفدار سریالهای ترکیهای باشید آن را در فیلمها دیدهاید. داستانهای مختلفی درباره این برج کوچک تاریخی و اسرارآمیز گفته میشود. زیرا این برج در طول سالها کاربریهای مختلفی داشته است. طبق اسناد تاریخی و تحقیقات علمی، قلعه را در سال ۲۴ قبل از میلاد مسیح ساختهاند و مسلم است که وقتی بنایی این همه سال قدمت دارد روایت مختلفی از داستانهایی که در آن رخ دادهاند، وجود خواهد داشت. البته بنا چندین بار تخریب شد و حتی یک بار در زمان عثمانی آتش گرفت. در سال ۲۰۰۲ ساختمان را به کلی بازسازی کردند و یک رستوران نیز به آن اضافه شد.
برج دختر در تاریخ ترکیه به عنوان تبعیدگاه، فانوس دریایی، انبار ارتش، محل نگهداری سیانور، ایستگاه رادار، گمرک و محل پرداخت مالیات و عوارض کشتیها استفاده شده است. فیلم hitman، دو سری از فیلمهای جیمزباند یعنی The World Is Not Enough و From Russia with Love، برنامه تلوزیون آمریکایی The Amazing Race، سریال ترکی Kurtlar Vadisi (دره گرگها) و… را در این محل فیلمبرداری کردهاند. بهعلاوه که برخی صحنههای بازی ویدئویی Assassin’s Creed: Revelations نیز در فضای شبیهسازی شده برج دختر جریان دارد.
افسانه مار گزیدگی شاهزاده خانم
در افسانهای منسوب به برج دختر آمده است که پیشگویی به یکی از امپراتوران بیزانس خبر داد که دخترش طلسم شده و در ۱۸ سالگی بر اثر مار گزیدگی خواهد مرد. پادشاه که از این موضوع بسیار آزرده خاطر بود، دخترش را به این برج فرستاد تا در آنجا بزرگ شود و خطری تهدیدش نکند تا طلسم از بین برود. زمانی که شاهزاده خانم ۱۸ ساله شد، شاه برای او جشن تولدی گرفت. در بین هدیهها سبدی بود که ماری سمی در آن پنهان شده بود و شاهزاده خانم را گزید و او در همان سن از دنیا رفت.
افسانه فرار با دختر پادشاه
این افسانه درباره دختر حاکم اوسکودار در زمان سلطان بایزید است. مردی عاشق این دختر میشود و حاکم که با این وصلت موافق نبود دخترش را به این برج تبعید میکند تا کسی با او در ارتباط نباشد. سرانجام عاشق دلباخته خیلی زود به برج حمله میکند و با دختر از آنجا میگریزد. بر اساس این داستان ضربالمثلی در زبان ترکی به وجود آمد که میگوید: کسی که بدون دست دست کردن و معطلی، دست به عمل میزند به هدفش میرسد.
افسانه عشق غرق شده
داستان دردناکی درباره پسر عاشقی وجود دارد که هر شب برای دیدن معشوقهاش که در برج بوده، از ساحل تا برج را شنا میکرده است. معشوق هر شب در بالای برج مشعلی به دست میگرفت تا پسر جوان مسیرش را در میان آبهای دریای سیاه و مرمره پیدا کند. یک شب در طوفان مشعل خاموش میشود و پسر مسیرش را گم میکند. فردای آن روز جسد جوان بخت برگشته را پیدا میکنند. دخترک پس از دیدن جسد خودکشی میکند. نام این پسر لیندرز بود و به همین سبب تا مدتها این برج را با نام لیندرز میشناختند.
افسانه دریاسالار دردمند
یکی از داستانها مربوط به دوران بیزانس میشود. گفته شده که پادشاه آتن ۴۰ کشتی را به فرماندهی دریاسالار هــارس، برای مقابله در برابر حملـه احتمالـی پادشاه مقدونیه به تنگه بسفر میفرستد. در این ماموریت همسر دریاسالار از دنیا میرود و ضربه شدیدی به او وارد میشود. هارس ماموریت را رها میکند، جسد زنش را به این جزیره کوچک میبرد و او را میان صخرهها دفن میکند.
چگونه برج را ببینم؟
گذشته از تمام افسانههایی که درباره برج دختر میگویند، باید پذیرفت که حالا این برج یک نماد شهری با قدمت برای استانبول و به خصوص منطقه اسکودار است. برج دختر در طول سالیان گذشته، یعنی از زمان رومیان تا به امروز همواره مانند یک فانوس دریایی، راهنمای نجات جان، مال و عشق بوده است. برای بازدید از قلعه باید یک سفر دریایی کوتاه کنید. میتوانید در کاباتاش یا ساحل سالاجاک در اسکودار در بخش آسیایی قایقهایی که به قلعه دختر میروند را به راحتی پیدا کنید. تنها چند دقیقه طول میکشد تا به این جزیره کوچک و برج تاریخی شگفتانگیز برسید. برج در فاصله ۲۰۲متری ساحل قرار دارد.
جاذبههای دیگر جزیره
یک رستوران در این قلعه قدیمی است که غذاهای ترکی سرو میکند؛ در طبقه بالا نیز یک کافه ساختهاند. اگر در غروب آفتاب به ساحل سالاجاک برسید منظرهای بسیار دیدنی از برج و پس زمینه بخش اروپایی استانبول نصیبتان میشود. اگر به برج بروید منظره ۳۶۰ درجه از نمای اروپایی و آسیایی استانبول خواهید داشت. یک موزه رایگان نیز در این مجموعه قرار دارد که دیدن آن سرگرمکننده است. در جزیره میتوانید روی صندلیهای پلکانی با پشتیهای طرح ترکی بنشینید و دریا را تماشا کنید. با چای، قهوه، پشمک، سیمیت و قلیان ترکی از خودتان پذیرایی کنید.