مهمان این شماره پل مهران عسکری و نور تاتار قهرمان تکواندو المپیک و جهان: به مناسبت تولد اولین شماره مجله پُل و اولین سالگرد ازدواج مهران عسکری جوان موفق ایرانی و قهرمان تکواندو جهان با نور تاتار دختر ترکیهای و قهرمان تکواندو المپیک، اونها رو به استودیوی پُل دعوت کردیم و به گفتگو نشستیم.
اول از همه بگیم که مهران عسکری و نور تاتار به قول ایرانیها خیلی به هم میان، دو تا ورزشکار قد بلند و خوشتیپ که مدام با هم شوخی میکنن و کمتر میشه این دو نفر رو بدون لبخند دید، حتی زمانهایی که سخت درگیر تمرین تکواندو هستن هم چیزی از شاد بودنشون کم نمیشه و با دیدن فیلم و عکسهای صفحاتشون تو فضای مجازی خستگی از تن آدم در میره .
راجع به آشناییت با نور برامون بگو:
ماجرای آشنایی من و نور بر میگرده به مسابقات المپیک دانشجویی سال ۲۰۱۵، من اون سال عضو تیم ملی تکواندوی ایران بودم، تو اون مسابقات هم من و هم نور مدال برنز گرفتیم اما اونجا با هم هیچ ارتباطی برقرار نکردیم تا رسیدیم به المپیک ۲۰۱۶ برزیل که من بهعنوان مربی بدنساز تیم ملی برزیل فعالیت میکردم، وقتی نور تو المپیک برزیل مدال نقره گرفت من واقعاً تحت تاثیر قرار گرفتم، مخصوصاً که گزارشگر مسابقه اینقدر از نور تعریف و تمجید کرد که اسمش تو ذهن من حک شد و مجدد باب آشنایی ما باز شد و همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد.
چه شکلی تونستی تا این حد به نور نزدیک بشی؟
مهران عسکری: من از بچگی به فیلمهای ترکیهای علاقه داشتم و دوست داشتم بفهمم چی دارن میگن، به خاطر همین به ترکی استانبولی کاملاً مسلط شدم، همین باعث شد که در مرحله اول برای ایجاد ارتباط مشکلی نداشته باشم و طبیعتاً راحتتر مسیر شناخت رو طی کردم. علاوه بر این من و نور سبک زندگیمون از بچگی به خاطر نقطه اشتراک اصلیمون که تکواندوئه خیلی به هم شبیه بوده و این هم خودش یکی از دلایل علاقهمون بود.
تو مسائل فرهنگی و خانوادگی با هم مشکل نداشتین؟
ما هر دو از دو تا کشور با تمدن و مسلمان هستیم، خانوادههامون هم تا حد زیادی به هم شباهت دارن، نور فقط یه برادر داره و من هم فقط یه خواهر دارم، البته نور اهل شهر وان هست که نزدیک ترین شهر ترکیه به ایران محسوب میشه، خانواده نور از کُردهای ترکیه هستن و هر جا که اسم کرد مطرح میشه آدم یاد غیرت و تعصب میفته و من چشم بسته و بدون کنکاش زیادی وارد خانواده نور شدم.
رسم و رسومات ترکیه دست و پا گیر نبود؟
باید بگم شاید اگر من ایران بودم هنوز هم ازدواج نکرده بودم، چون حاضر نبودم تن به چشم و هم چشمیهای تشریفاتی که این روزا تو ایران خیلی مد شده بدم، ولی خانواده نور اینقدر ساده و بیریا بودن که حتی یک بار هم راجع به مسائل مالی با من بحث نکردن و بابای نور از من خواست تا فقط دخترش رو خوشبخت کنم و نزارم آب تو دلش تکون بخوره.
مهریه دختری که دو تا مدال المپیک داره باید خیلی زیاد باشه درسته؟
شاید باورتون نشه ولی نور اصلاً مهریه نداره! چون اصلاً به همچین چیزی اعتقاد نداشتن و همین مسائل باعث شد ما جز عشق به هیچ چیز حاشیهای فکر نکنیم.
خانوادت رو چه شکلی با نور آشنا کردی و اونا با ازدواجت مشکلی نداشتن؟
والا وقتی به مامانم گفتم میخوام زن بگیرم گفت برو باباو اصلاً جدی نگرفت ماجرا رو! چون باورش نمیشد منی که تا این حد از ازدواج فرار میکردم حالا با میل خودم بخوام به ازدواج تن بدم، ولی وقتی خانواده مطمئن شدن که قصد من جدی هست مدام سوال میکردند که کیه؟! چه شکلیه؟! چی کارست؟! باباش کیه؟! مامانش کیه؟! اما من گفتم هیچی نمیگم تا خودش رو ببینید و من نمیخوام با توضیحات من هیچ قضاوتی انجام بدید. واسه همین خودم واسه اولین بار بلیط استانبول گرفتم و اومدم اینجا با نور دیدار کردم، بعدش دعوتش کردم ایران، وقتی رسیدیم به خونمون مامانم تا در رو باز کرد و نور رو دید یهو گفت: الهی دورت بگردم، این عروس منه!
خلاصه یه دل نه صد دل خانوادم هم عاشق نور تاتار شدن و دیگه ادامه ماجرا…
حالا بگو فکر میکردی رجب طیب اردوغان با این عظمتش بیاد عروسیتون؟
راستش آره، چون نور در حال حاضر پر افتخارترین ورزشکار تاریخ ترکیه هست، با دو تا مدال المپیک و چند تا مدال جهانی، بههمین خاطر مقامات کشور ترکیه خیلی براش احترام قائل هستن و ما هم وقتی کارت دعوت برای رئیس جمهور فرستادیم با ما تماس گرفتن و گفتن آقای اردوغان در مراسم شما شرکت میکنن. خلاصه شهر آنتالیا که محل زندگی ما هست و مراسمم همونجا برگزار کردیم به خاطر عروسی ما حسابی تحت تدابیر امنیتی قرار گرفت و کلی مقامات سیاسی که مهمترینشون رئیس جمهور و همسرش بودن تو جشن ما شرکت کردن.
رئیس جمهور چی بهت گفت اون شب؟
علاوه بر تبریک و هدیهای که داد بهم گفت خوب داری واسه خودت آهنگ ایرانی پخش میکنیها (خنده) من هم به خاطر ایشون یک ساعت گفتم خواننده فقط ترکی بخونه.
خب خانم نور تاتار حالا از شما بپرسیم، تو ترکیه پسر خوشتیپ کم بود که از ایران همسر انتخاب کردی؟!
قبل از خوش تیپ بودن برای من مهربانی و انسانیت مهمه که تو مهران خیلی خیلی هست. ضمن اینکه مهران هم تکواندو کار بزرگی هست و هم با من خیلی تفاهم داره.
پس چرا شما دوتا اینقدر با هم دعوا می کنید ؟! اونا دعوا نیست (خنده)
مهران از وقتی اومد ترکیه شد مربی خصوصی من و من زیر نظر خودش تمرین میکنم، به خاطر همین خیلی از فیلمهایی که میبینید تمرینات ما هست.
حالا مهران مربی خوبی بوده برات؟
۱۰۰%، مهران باعث شد من علاوه بر مدالهای المپیک که قبلاً گرفته بودم بتونم برای اولین بار مدال طلای جهان را سال گذشته کسب کنم و به افتخارات خودم اضافه کنم. قطعاً مهران باعث شد که کشور ترکیه به این موضوع افتخار کنه.
خانم نور تاتار قبل از مهران با ایران آشنایی داشتی ؟
راستش قبل از اینکه به ایران برم هیچ شناختی از ایران نداشتم و عادت هم ندارم در مورد کشوری قضاوت کنم، تا وقتی شناختی از اونجا ندارم، اما وقتی با ایرانیها آشنا شدم متوجه شدم که مردم ایران بسیار خونگرم، مهربان و مهماننواز هستند. پس از قهرمانی جهان که با مهران کسب کردم پیامهای پر محبتی از ایران دریافت کردم . حتی تو مسابقات کشورهای اسلامی که ایران حضور داشت ایرانیها در آنجا من را با نام فامیلی مهران تشویق میکردند و این موضوع باعث دلگرمی برای من بود که به خاطرش خیلی ممنونم.
شب خواستگاری مهران رو اذیت نکردید؟!
ما یک مراسمی داریم به اسم قهوهخوران که در آن مراسم به خواستگار یک فنجان قهوه میدهیم که در آن نمک و فلفل زیاد ریخته شده تا داماد را فراری بدهیم! اما مهران پُرقدرت آن قهوه را خورد و فرار نکرد. (خندههای زیاد)
از شیری ترین خاطرات این یک سال بگید.
مهران: والا خاطره شیرین که زیاد داریم ولی یه تلخشو براتون میگم. سه روز قبل از مراسم نامزدی نور انگشت شصت پای من رو تو تمرین شکست و باعث شد من نتونم تو مسابقات شرکت کنم! خلاصه اینم از مزیتهای زن تکواندو کار داشتنه دیگه. (خنده)
مهران عسکری سوال آخر اینکه تو الان خیلی تو ترکیه معروف شدی و به قول خودمون پرچم ایران رو بالا نگه داشتی، ایرانیهای معروف دیگه تو ترکیه چند تا هستن به نظرت؟
والا کم نیستن اما خدا کنه به خاطر اعتبار و آبروی اسم ایران و ایرانی برای معروفیت دست به هرکاری نزنیم و تمدنمون رو زیر سوال نبریم برای معروف شدن و مشهور شدن بهتره راههای مثبت رو انتخاب کنیم مخصوصاً در کشور غریبه.