آیا در مورد امواج مغزی چیزی میدانید؟ ارتباط امواج مغزی با زندگی روزمره ما چیست؟ امواج مغزی اصلیترین مولفه در تعیین وضعیتهای ما در طول روز است. مغز ما دارای پنج موج است: دلتا، تتا، آلفا، بتا و گاما. هر موج مغزی یک حالت عاطفی را در ما بر میانگیزاند. برای مثال ما در حالت بیداری روی فرکانس مغزی بتا هستیم. فرکانس مغزی بتا دارای سه نوع بالا، پایین و متوسط است. در زمان تفکرات عمیق یا ارتباطات اجتماعی و به طور کلی زمانی که به تمرکز بالا احتیاج داریم در حال تولید امواج مغزی بتا هستیم. هر پنج موج مغزی در فعالیتهای مختلف روزانه برای ما دارای کارکرد است. اما مشکل از جایی شروع می شود که فرکانس بتای بالا ما را درگیر خود میکند. تند شدن ضربان قلب، زیاد شدن تعداد تنفسها و ترشح آدرنالین و فشار روی کلیهها. در یک کلمه، استرس و خشم. این واکنشها، واکنشهایی طبیعی و سالم هستند. در زمانهای قدیم هورمونهای استرس زمانی در بدن آزاد میشدند که ما در خطر بودیم و احتیاج به تضمین بقا داشتیم. اما امروزه خطرهای روزمره ما حمله حیوانات وحشی و جنگ با آنها نیست، بلکه ممکن است یک تماس ناخوشایند از یک فرد سمی یا یک ایمیل از طرف رئیسمان واکنش استرس را در بدن آزاد کند و برخلاف تلاشهایمان در تمام طول روز، موفق به خاموش شدن آن نشویم. در این حالت موج مغزی بتای بالا به حالتی مزمن تبدیل میشود و منجر به ترشح دائم آدرنالین یا کورتیزول میشود. متاسفانه هورمونهای استرس باعث عدم تمرکز و خواب غیر مفید میشوند. خبر خوب اینکه ما میتوانیم با کمک گرفتن از تکنیکهای موجود امواج مغزیمان را کنترل کرده و وارد حالت آلفا شویم.
موج مغزی آلفا وقتی در حالت استراحت و آرامش قرار داریم ظاهر میشود. در این حالت درگیر فکر یا تحلیل نیستیم. میتوانیم تصویرسازی کنیم و پایههای خلاقیت را بریزیم. اگر بگوییم امواج بتا تمام تمرکز ما را به دنیای بیرون پرت میکنند، امواج آلفا برعکس آن، تمرکز ما را به دنیای درون معطوف میکنند. این دقیقا زمانی است که ما موفق به دستیابی جام طلاییِ ریلکسیشن شدهایم. رسیدن به حالت ریلکس تبعات فوقالعادهای برای بدن و ذهن دارد و میتواند مشت محکمی بر دهان هورمونهای استرس باشد.
روشهای مختلفی برای رسیدن به حالت آرامش وجود دارد که در هر شخصی بسته به نوع سبک زندگی یا شخصیتش متفاوت است. رقصیدن، ورزشهای ریتمیک، ماساژ، انواع یوگا، تصویرسازی و انواع مراقبه میتواند برای نیل به این مقصود کارساز باشد. در ابتدا هر شخصی باید روش مناسب خود را پیدا کند که فقط با آزمون و خطا امکان دستیابی به آن ممکن است. تکنیک تمرکز آگاهانه که با نامهای متفاوتی از جمله زیستن در لحظه حال یا Mindfulness شناخته میشود از بهترین روشهای ریلکسیشن است. انجام این تکنیک احتیاج به صبوری و تمرین دارد. کاری که باید انجام شود تمرکز صرف به لحظه حال است بدون در نظر گرفتن گذشته یا فکر کردن به آینده. میتوان با کمک گرفتن از تکنیکهای تنفسی این روش را آموخت. تکنیک Anapana یکی از قویترین روشهاست که به معرفی آن میپردازیم:
در یک جای راحت بشینید. روی زمین یا روی صندلی نشستن اهمیتی ندارد ولی بهتر است کمر صاف باشد. چشمهایتان را ببندید. نیازی به تند یا کند کردن تنفس نیست. بدون تغییر دادن ریتم تنفس سعی کنید همه تمرکزتان را ابتدا روی بینی، سپس سوراخهای بینی متمرکز کنید. با هر دم و بازدم هوایی که داخل میشود را احساس کنید. اینکه هوا از کدام سوراخ وارد میشود و از کدام سوراخ خارج. یا اینکه زیربینی و روی لب همان هوا حس میشود یا نه. همۀ این کارها را بدون چسباندن برچسب درست یا غلط، خوب یا بد بودن انجام دهید. خیلی زود ذهن شما به درون معطوف شده و از حالت استرس خارج می شود. ضربان قلب پایین میآید و تنفس آهسته میشود. بعد از مدتی میتوانید این کار را در طول روز و بدون احتیاج به نشستن در مکانی آرام انجام دهید. قبل از قرارهای کاری، قبل از سخنرانی و قبل از کارهایی که احتیاج به تمرکز دارند. با انجام این تکنیک فشار از روی عضلهها برداشته میشود و گردش خون در مغز بالا میرود که میتواند موجب ایجاد خلاقیت و پیدا کردن راهکار برای مشکلات باشد. شما میتوانید با مهارت پیدا کردن در کنترل امواج مغزیتان، به غلبه بر استرس و خشم برسید و کنترل بیشتری روی امور داشته باشید. فراموش نکنید تنفس کلید دستیابی به آرامش، و رمز رسیدن به لایههای عمقی ضمیر ناخودآگاه است. مکانی که همه رموز در آنجا خفته است.