بلاگر معماری و دکوراسیون داخلی
والا با اسم مستعار والو، یک بلاگر موفق در حوزه دکوراسیون داخلی و معماری است. والو میگوید که این اسم مستعار را خاله بزرگترش برای او انتخاب کرده است. او دانشجوی ارشد رشته مدیریت کارآفرینی در دانشگاه علم و صنعت میباشد و دورههای دکوراسیون و طراحی داخلی را به صورت آنلاین گذرانده است. در حال حاضر یک ترم به پایان دوره ارشد وی مانده است. او بلاگری 25 ساله است که فعالیت خود را بنا به علاقهاش آغاز کرد و کم کم با موفق بودن پیج اینستگرامش تصمیم گرفت این کار را به صورت حرفهای انجام دهد. او در این پیج سعی دارد تا در مورد دکوراسیون داخلی و انواع مختلف سبکهای آن، اطلاعاتی مفید در اختیار مخاطب قرار دهد و در این کار موفق بوده است. والو در این زمینه وبسایتی برای فروش محصولات و لوازم خانگی نیز راهاندازی کرده است. خواننده مصاحبه والو باشید تا با او و زمینه کاریاش بیشتر آشنا شوید.
داستان بلاگر شدن شما چطور شروع شد؟
داستان بلاگر شدن من، برای خودم خیلی جالب است، چون هیچ وقت فکر نمیکردم این شغل را انتخاب کنم و اطلاعات زیادی هم در موردش نداشتم. زمانی که شروع کردم تنها یک پیج اینستگرام داشتم. بهعنوان یک تفریح برای دل خودم و با عشقی که همیشه به کار معماری و دکوراسیون داخلی در من بود، مطالب آموزندهای که میخواندم یا نکاتی که میدانستم را در پستهایم به اشتراک میگذاشتم. دوست داشتم اطلاعاتی که داشتم را در جایی ثبت کنم و آنها را در پیج میگذاشتم. بعد از آن با استقبال خیلی عجیبی مواجه شدم که از من مطالب آموزشی خیلی بیشتری میخواستند. کلاً از کودکی دوست داشتم در زمینه آموزش فعالیت کنم. در ادامه، خیلی اتفاقی توسط یکی از دوستانم متوجه شدم که به این کار بلاگینگ میگویند. در آن زمان کسی را در اینستگرام نداشتم که ببینم آموزش انجام میدهد و اعلام میکند که این کار بلاگینگ است. به دوستم گفتم بلاگر بودن این طور نیست. مگر به این شکل است؟ بعد از اینکه او به من توضیح داد و در اینترنت سرچ کردم، تازه متوجه شدم که بله واقعاً کار تولید محتوا در یک زمینه خاص و به این صورت کار کردن بلاگینگ است. من رفته رفته علاقهام به این کار بیشتر شد و دیدم که دوست دارم این کار را به صورت یک شغل تمام وقت و متمرکز انجام بدهم. همینطور هم شد. سعی میکردم هم کارم را ارتقاع بدهم و هم وقت بیشتری برایش صرف کنم.
بزرگترین چالشی که برای شروع بلاگر شدن داشتید چه بود؟
بزرگترین چالش این بود که آن زمان در ایران هیچکس در زمینه دکوراسیون داخلی به این شکل بلاگر نبود، تقریباً میتوانم بگویم من اولین کسی بودم که این کار را انجام میدادم. تمام دوستانم که در همین کار با آنها آشنا شده بودم، کسانی بودند که در زمینه فشن و میکاپ فعالیت میکردند. چالش بزرگ من این بود که کارم با کسانی که در زمینه فشن کار میکردند، خیلی متفاوت بود. آنها خیلی راحت به برندها دسترسی داشتند. ولی در زمینه معماری هنوز کسی این کار را از قبل انجام نداده بود و باید خودم پیش قدم میشدم که این کار را به برندها معرفی کنم و آنها را متقاعد کنم که اگر در زمینه دکوراسیون معرفی دارند و یا اگر میخواهند جایی پرزنت بشوند، پیج من به صورت تخصصی این کار را انجام میدهد.
از وقتی بلاگر شدید چه همکاریها و پیشنهادات حرفهای داشتید؟
از وقتی بلاگر شدم خیلی طول کشید که این کار جا بیفتد. ولی خوب خدا را شکر،
برندهای خیلی خوبی به سمت من آمدند. اولین همکاری من با یک برند بینالمللی به نام LG SIGNATURE بود. علاوه بر آن افتخار همکاری با برندهای خیلی معروف و قوی ایرانی نظیر سرامیک البرز، گروه نظری، اسمارت موبیلی، والارین و مجموعههایی مثل هارمونیک سنتر را داشتم. بعد از اینکه در نمایشگاهی که در دبی برگزار شد، شرکت کردم، برندهای خارجی هم به سمت من آمدند و پیشنهادهای کاری زیادی از کشورهای مختلف داشتم. در سال ۲۰۲۱ سفیر نمایشگاه ایندکس دبی شدم و رسماً از طرف ایندکس دعوت شدم تا نمایشگاه را پوشش دهم.
پیش آمده که فالورها از شما دعوت کنند که مسئولیت دکوراسیون خانه یا محل کارشان را برعهده بگیرید؟
بله، خیلی پیش آمده که فالورهایم از من بخواهند دکوراسیون خانه و یا محل کارشان را انجام بدهم. ولی همیشه به آنها میگویم که سعی کنید از روی پستهای آموزشی این کار را انجام دهید و منزل و یا محل کارتان را خودتان طراحی کنید. چون در حال حاضر هم دانشجو هستم، هم کار پیج را انجام میدهم و هم اینکه مدیریت سایتم را برعهده دارم. در نتیجه نمیتوانم به صورت همزمان پروژههای دیزاین را هم قبول کنم. ولی امیدوارم به زودی بتوانم این کار را انجام دهم. خیلی خوشحال میشوم که در این زمینه هم کمکی بکنم.
به نظرتان خوش سلیقهترین مردم دنیا در طراحی دکوراسیون و دیزاین خانه چه کسانی هستند؟ چه چیزهایی دارند که این حس را به آنها دارید؟
اگر بخواهم در مورد خوش سلیقهترین مردم دنیا در طراحی دکوراسیون داخلی و دیزاین منزل صحبت کنم، باید بگویم من خانههای فرانسویها را خیلی دوست دارم. چون علاوه بر اینکه خیلی نئوکلاسیک کار میکنند، معمولاً کارهای مدرن را هم تلفیق میکنند و این برای من خیلی جذاب است. چون من دوست دارم طراحی منزل هم اصالت طراحی کلاسیک را داشته باشد، که این با نئوکلاسیک انجامپذیر است و هم کمی مدرن و امروزی باشد که در خانههای فرانسوی این مورد بسیار دیده میشود.
اگر به کار شما علاقهمند باشیم (هم بلاگر شدن و هم طراح داخلی بودن) چطور باید شروع کنیم؟ شما چه توصیههایی برایمان دارید؟
اگر کلاً به بلاگر شدن علاقه دارید، در ابتدا این را بدانید که باید خیلی سریع زبان انگلیسی را یاد بگیرید. سپس باید گوگل کردن را به آغوش بکشید و هر سوالی که دارید، حتی اینکه چگونه بلاگر بشوید و چگونه این کار را شروع کنید، با استفاده از گوگل کردن جستجو کنید. چون دنیا مدام در حال تغییر کردن است و الگوریتم اینستگرام روز به روز متفاوت است. یعنی متدی را که من خودم استفاده کردهام، در حال حاضر جوابدهی ندارد و تقریباً میتوانم بگویم هر شش ماه یک بار تغییرات اساسی و جالبی در اینستگرام صورت میگیرد. نمیتوان گفت هر کسی میتواند با متدی که من در قدیم آغاز کردم، شروع کند. در کل سعی نکنید مسیری که یک شخص رفته را تکرار کنید. چون خلاقیت کار شما را میگیرد و شما را غیرحرفهای نشان میدهد. مخاطب کاملاً باهوش است و میتواند بفهمد که شما مسیر کسی دیگر را میروید و در واقع حرفی برای گفتن ندارید. این حتی روی آینده شغلیتان هم تاثیرگذار خواهد بود.
اگر دست شما بود، دوست داشتید چه تغییری در دکوراسیون خانههای ایرانی ایجاد کنید؟
دوست داشتم در طراحی خانهها، سنخیت فضا با دکوراسیونی که در خانههایشان پیاده میکنند تغییر کند. چون من خیلی میبینم که خانههای زیر 50 و یا 80 متر، سبک باروک را پیاده میکنند و مبلمانی استفاد میکنند که اصلاً مناسب آن فضا نیست و فضا گرفته و دچار مشکل میشود. در نتیجه خودشان هم احساس خوبی در آن فضا ندارند. چیز دیگری که کم میکردم، رنگ طلایی، قهوهای و تکرارش است. یعنی دوست دارم کمی رنگهای شاد به خانههای ایرانی اضافه کنم. چون معمولاً در خانههای ایرانی رنگهای قهوهای و طلایی در همه وسیلهها استفاده میشود. چون قدرت ریسک کمتری در خود میبینند و دوست دارند همه چیز را در این حیطه رنگآمیزی انتخاب کنند.
چه آیتمی بیشتر خانه را شبیه یک منزل دوست داشتنی میکند؟
اگر بخواهم در مورد آیتمی که فضای خانه را گرم میکند بگویم، بیشتر میتوانم در مورد متریالها پیشنهاد و توضیح دهم. چون معمولاً آجر و چوب متریالی هستند که فضا را خیلی گرم می کنند. من ترجیح میدهم که این موارد وارد خانهها شود، به طبع خانه را خیلی گرمتر می کنند.
اگر یک تازه عروس از شما بخواهد در دکور کردن خانهاش به او کمک کنید، چه توصیههای اساسی به او دارید؟
اگر بخواهم به یک عروس کمک کنم، به او میگویم که اول باید با شریک زندگیت در مورد دیزاین خانه صحبت کنی و این موضوع را کاملاً بین خودتان حل کنید، چون قرار است هر دوی شما در آن خانه زندگی کنید و خانه فرد مهمترین مکان دنیا و اتاق انسان مهمترین جای خانه است. چون صبح اول در آنجا چشم باز میکنیم و دیزاین اتاق خواب در روحیه و حس و حال شخص تاثیر زیادی دارد. خیلی مهم است که سلیقه شریک زندگی هم در دیزاین منزل لحاظ شود. چون خیلیها فکر میکنند حال که به خانه خودشان میروند، باید تمام ایدههایی که این همه سال در منزل پدری نتوانستند پیاده کنند را در خانه آیندهشان عملی کنند. ولی در واقع این درست نیست که صرفاً به سلیقه یک شخص باشد. باید سلیقه همسرش هم در نظر گرفته بشود. شاید داماد هم یک سری ملاکهایی در دیزاین خانه به خصوص مبلمان داشته باشد که آن هم میبایست لحاظ شود.
متداولترین اشتباهی که ایرانیها در طراحی دکوراسیون انجام میدهند چیست؟
متداولترین اشتباه ایرانیان در طراحی دکوراسیون، این است که بدون در نظر گرفتن فضا به سراغ مبلمان میروند. در نتیجه سایز مبلمان و سبکی که انتخاب میکنند با فضایی که در اختیار دارند هماهنگی ندارد. نکتهای دیگر که خیلی به آن برخورد میکنم این است که مثلاً برای منزل درحالیکه سالنی کاملاً کلاسیک دارد، برای نشیمن مبلمانی اسپرت و مدرن انتخاب میکنند که این از نظر معماری و طراحی توصیه نمیشود و اصلاً صحیح نیست. چون فضا باید هارمونی داشته باشد. یا باید نئوکلاسیک باشد و یا اینکه اگر میخواهند ترکیبی کار کنند، از سبکهایی مثل اکلکتیک استفاده کنند که کمک میکند بتوانند سبکهای مدرن و کلاسیک را کنار هم داشته باشند. اما کاملاً طبق اصول، نه اینکه مبل مدل ال و کاملاً مدرن در کنار صندلیهای سالن باروک باشد.
به نظر شما از بین المانهای دکور ایرانی مثل فرش ایرانی، کدام یک ارزش جهانی شدن و دیده شدن در دنیای دکور مدرن را دارند؟
به نظر من هنرهای دستی ایرانی به صورت کلی در جهان قابلیت مطرح شدن دارند. چون ایرانیها از قدیم به ظریفکاری و هنر دستشان معروف بودند. این در فرش ایرانی به وضوح مشخص است. اما فقط نباید به فرش ایرانی منتهی شود. یعنی ما غیر از فرش ایرانی هم هنرهای دستی خیلی زیبایی داریم که واقعاً جایشان در عرصه بینالمللی خالی است. مثلاً میتوانیم به ظروفی که در اصفهان داریم اشاره کنیم. ظروف میناکاری و آینهکاریهای ایرانی. به نظرم اینها واقعاً باید در عرضه بینالمللی بیشتر حضور داشته باشند و در کنار فرش ایرانی زیباتر شوند. یعنی پکیجی ارائه دهیم که کارهای دستی ایرانی در کنار هم در نمایشگاههای بینالمللی جایگاهی داشته باشند. متاسفانه امروزه بازار فرش ایرانی، به دلیل وجود فرشهای هندی و ترک، در حال کمرنگتر شدن است و این خیلی ناراحت کننده میباشد. اما باید بدانیم که این آخر مسیر نیست. دنیا از محصولات دستی ایرانی قطعاً استقبال خواهد کرد.
بدترین و بهترین چیز در مورد شبکههای اجتماعی از نظر والو چیست؟
به نظر من بهترینش این است که شروع یک کسب و کار خیلی آسان شده و شما حتی از سه گوشه اتاقتان هم میتوانید کسب و کار خود را شروع کنید. این بزرگترین مزیتی است که شبکههای اجتماعی در اختیار ما گذاشته است. این یعنی اینکه کارآفرینی خیلی راحتتر شده و درصدش بالاتر رفته است. حتی به خاطر وجود شبکههای اجتماعی کار در عرصه بینالمللی هم خیلی راحتتر شده است. بدترین چیز این هست که در کنارش حالت مصرفگرایی خیلی افزایش پیدا کرده و این خطرناک است. مقایسه کردنها و اینکه ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودشان مقایسه میکنند مورد خطرناکی است که باید از قبل برایش فرهنگسازی شود. باید به فرزندانمان و حتی کسانی که شاید سنشان خیلی بیشتر است، بگوییم درست است که چنین شبکههای اجتماعی وجود دارند و چنین مزیتهایی دارند، ولی در کنارش حواستان باشد که حالت مصرفگرایی پیدا نکنید و باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنید.
خندهدارترین خاطرهای که از فالورهای پیج دارید چیست؟
هر چقدر فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید. ولی اگر بخواهم چیز جذابی تعریف کنم این است که هر وقت فالورهایم را میبینم، خودم شخصاً احساس میکنم که مدتی خیلی طولانی است که با هم دوست هستیم و خیلی با آنها احساس نزدیکی میکنم. خیلی جالب است که از نظر شخصیت و روحیه شبیه به خودم هستند. چه فالوری که از من کوچکتر است و چه کسی که از من بزرگتر است. این برایم خیلی جذابیت دارد. انگار خودم را در سنهای مختلف و مدلهای مختلف میبینم. انگار هر کدام دوستان صمیمیام هستند که در قسمتهای مختلف ایران زندگی میکنند. چند وقت پیش که تنها به کیش سفر کردم، با یکی از فالورهای پیجم آنجا قرار گذاشتیم. پیشم آمد و با هم وقت گذراندیم. او الان یکی از بهترین دوستان من است.
چه راز بامزهای در مورد والو وجود دارد که فالورهایش نمیدانند؟
اگر بخواهم راز بامزهای را مطرح کنم که دیگر راز نیست (خنده). ولی در کل چیزی که شاید در استوریها و پستهایم تا به حال متوجه نشده باشند، این است که به شدت انسان پُر حرفی هستم و آنقدر موضوع و بحثهای مختلف در ذهنم دارم که همیشه در هر جایی که وارد میشوم، آن جمع را به دست میگیرم. خیلی هم شوخ هستم و مدام در حال شوخی کردن با دوستانم میباشم. خدا را شکر هیچکس هم از دستم ناراحت نمیشود. این چیزی است که فکر میکنم در پیجم اصلاً ندیدهاند. شوخیهایم کاملاً سبکی جدی دارند و این حالتی متفاوت میدهد. شاید اولش فکر کنند که من دارم جدی صحبت میکنم ولی بعد میفهمند که شوخی است و ناراحت نمیشوند. خیلی هم انتقاد میکنم. اینها موارد بامزهای هستند که فکر میکنم در مورد خودم وجود داشته باشند، ولی راز نیستند.
درباره خونه دفتری برایمان بگویید.
خونه دفتری در واقع فضایی است که من هم در آن کار میکنم و هم ایدههای دکوراسیون را به همه نشان میدهم. حالا این فکر از کجا آمد؟ من میخواستم ایدههای دکوراسیون و چیدمانی که دارم را در خانه خودمان به مخاطبانم نشان بدهم. ولی چون به طبع من با مادر و پدرم زندگی میکنم و تفاوت سلیقه وجود دارد، آنها دوست ندارند هر روز یک دیوار سبز و یک دیوار زرد باشد و هر روز کار جدیدی روی خانه انجام شود. هم اینکه میخواستند در کنار کار من، یک حریم شخصی هم داشته باشند. البته تا به حال خیلی از جاهای خانه را نشان دادهام. پدر و مادرم هر کدام در اجتماع فعالیت دارند و خیلی تمایل نداشتند که حریم شخصیشان از بین برود. همچنین همیشه این ایده که دفتری برای خود داشته باشم، وجود داشت. ولی دلم نمیخواست که این دفتر ظاهر یک افیس و یا محل کار را داشته باشد. دوست داشتم خانهای باشد که من بتوانم بگویم بچهها برای مثال فکر کنید اینجا خانه من و یا شماست و به این شکل میتوانید طراحیهایتان را روی خانه پیاده کنید. برای همین خونه دفتری با اینکه محل کار من و تیمم است، اما ظاهر دفتر ندارد و بیشتر ظاهر یک خانه را دارد و هر کسی که اینجا را میبیند، میگوید یک خانه است. اما واقعیتش این است که ما اینجا کار انجام میدهیم. رفته رفته که کارها بیشتر شد، افرادی به گروهم اضافه کردم. یعنی الان چند همکار دارم و یک تیم تشکیل دادم که با هم کار میکنیم و اعضای تیمم در این خونه دفتری مشغول به کار هستند و ما با هم پیش میرویم. این نکتهای بود که من تا الان جایی در مورد کارم نگفته بودم. ولی واقعیت این است که کار بلاگرها کمکم از یک نفر به یک تیم تبدیل میشود تا کارها حرفهایتر پیش روند. در واقع ترجمه Home office را میتوانم برای خونه دفتری استفاده کنیم. چون اسم دفترخونه که قابل استفاده نبود، از این رو به خونه دفتری تبدیل شد.
نظرتان درباره مجله پُل چیست؟
اینکه در مجله پُل مطالبی در مورد حوزههای مختلف، از دکوراسیون، سفر، فرهنگسازی و فشن گرفته تا موضوعات دیگر وجود دارد، خیلی برایم جذاب بود. من وقتی مجله میخوانم دوست دارم همزمان در مورد موضوعات مختلف اطلاعات کسب کنم و این در پُل وجود دارد. علاوه بر آن مشخص است که یک تیم خلاق، جوان و بروز در پشت صحنه کار مجله پُل است. یعنی خلاقیتی که در جوانان امروزی هست را میشود کاملاً در مجله پُل دید. در آخر میخواهم از مجله پُل تشکر کنم که این فرصت را به بلاگرها میدهند تا در مورد کارشان بیشتر توضیح دهند. چون بلاگری شغلی است که در همه دنیا وجود دارد ولی خیلی به آن بها داده نمیشود. خیلیها با این شغل آشنا نیستند و اینکه شما سعی میکنید در این مورد اطلاع رسانی کنید و بلاگرهای ایرانی را به مردم میشناسانید، واقعاً جای تقدیر دارد و من شخصاً از شما ممنوم.