مصاحبه با صدف بیوتی

بیوگرافی صدف بیوتی

چند سالی است که این نوع سلام و علیک کردن را از صدف بیوتی (صدف مسائلی) می‌شنویم و حالا این جمله به بخشی از برند شخصی او تبدیل شده‌است. استعداد در داستان‌گویی، علاقه به یادگیری، پشتکار، حضور مداوم و شوخ طبعی، این دختر ایرانی را به یکی از تاثیرگذارترین بلاگرهای آرایشی (با ۲.۲ میلیون فالور) در اینستگرام تبدیل کرده‌است. او متولد سال ۱۳۶۸ است و حدود ۱۰ سالی می‌شود که در سانفرانسیسکو زندگی می‌کند. اصلی ترین و جالب‌ترین نکته‌ای که ما را به مصاحبه با صدف بیوتی تشویق کرد نرخِ بالای مشارکت یا همان Engagement Rate صفحه‌اینستگرام اوست. نرخ مشارکت، وفاداری فالورها در شبکه‌های اجتماعی را نشان می‌دهد.

موضوع درباره تعداد فالورها نیست، بلکه همه چیز به میزان مشارکت آن‌ها مربوط می‌شود. به‌علاوه که موفقیت‌های اخیرش مانند حضور در بیوتی‌کان لس‌آنجلس و کسب عناوینی چون تاثیرگذارترین اینفلوئنسر حوزه‌ محصولات آرایشی لوکس از سوی نویسندگان خارجی و همچنین حضور در اینفلوسامیت استانبول باعث شد که ما برای مصاحبه با او مصمم‌تر شویم تا بدانیم آن‌سوی اینستاگرام صدف بیوتی چه اتفاقاتی در حال رخ دادن هست. صدف به خاطر زبان ساده، جنس محتوا، برخورد صمیمی و البته ویدئوهای باکیفیتش در چند سال اخیر حسابی شناخته شده؛ اما آنچه ما در اینستگرام می‌بینیم تمامِ ماجرا نیست…

ایـده‌ ایجـاد پیج آرایشـی از کجـا به ذهـن شمـا رسیـد؟ از کدام بلاگـرهـا الهـام گرفتیـد؟

من در اوقات فراغتم خیلی یوتوب نگاه می‌کردم. آن موقع در اینستگرام مانند الان محتوای آرایشی زیاد نبود. در یوتوب کارهای Makeup Geek، Tati، Michelle Phan، Chloe Morello و Wayne Goss را دنبال می‌کردم. از نوجوانی هم میکاپ را دوست داشتم. با خودم فکر کردم که هیچ کسی نیست که به زبان فارسی این کار را انجام دهد و ایرانی‌ها چطور باید از این ویدئوها استفاده کنند؟ چه خوب می‌شد اگر کسی این کار را شروع می‌کرد. این فکر مدت‌ها در ذهنم بود، اما جرقه آن از وقتی در ذهنم زده شد که می‌خواستم برای یکی از فامیل‌هایم یک مدل آرایش را آموزش دهم. او از من روش آرایش را پرسید و من به او گفتم که ویدئوی این آرایش را برای او می‌فرستم تا خیلی راحت بتواند این کار را انجام دهد. با خودم گفتم همین ویدئو را مفصل‌تر تهیه می‌کنم و در اینترنت می‌گذارم؛ می‌توانم اولین نفر باشم. چرا که نه؟

بزرگ‌ترین چالش در مدیریت یک پیج اینستگرامی چیست؟

فکر می‌کنم برای من بزرگ‌ترین چالش این است که بتوانم سلیقه‌ها و طرز فکرهای آدم‌های گوناگون را پوشش بدهم. باید محتوایی را تهیه کنم که همه در آن در نظر گرفته شوند. از یک طرف می‌خواهی همه را راضی کنی و از طرف دیگر باید قبول کنی که نمی‌توانی این کار را انجام دهی. هیچ کدام از این‌ها ممکن نیست. سعی خودم را می‌کنم. گاهی به خودم می‌گویم نمی‌توانی همه را راضی کنی، پس کاری که خودت به آن علاقه داری را انجام بده. بعد حواسم را به مخاطبانم می‌دهم و سعی می‌کنم کاری کنم که همه راضی باشند.

پیش آمده که از کارتان خسته شوید؟

بعضی اوقات خسته می‌شوم؛ ولی زیاد طول نمی‌کشد. خیلی زود انرژی می‌گیرم. بعضی وقت‌ها واقعاً فشار کار زیاد است. سفرها زیاد می‌شوند و ساعت خوابم کم می‌شود. همیشه باید با انرژی جلوی دوربین بروم و بالا نگه داشتن این انرژی و ساعات کار طولانی گاهی مرا خسته می‌کند.

آیا اینستگرامر بودن شغل اصلی شماست؟

بله. شغل من اینستگرام اینفلوئنسر بودن است؛ اما الان کار فقط به اینستگرام محدود نمی‌شود. اخیراً تمرکزم را روی یوتوب هم گذاشته‌ام. به زودی کارم به بیرون از سوشال مدیا هم گسترش پیدا خواهد کرد.

روزانه چقدر صرف این کار می‌شود؟ باقی روزتان را چطور می‌گذرانید؟

به طور متوسط روزی ۸ تا ۱۰ ساعت برای این کار زمان صرف می‌کنم. این موضوع ارتباطی به این ندارد که مردم چقدر مرا در اینستگرام یا یوتوب می‌بینند؛ ۹۹ درصد کاری که انجام می‌دهم جلوی دوربین نیست. باقی روز هم با سگم (فندق) بازی می‌کنم، بیرون می‌روم، خرید می‌کنم و کارهای روزمره را انجام می‌دهم.

خودتان را جای مخاطب‌تان بگذارید و بگویید فکر می‌کنید؛ چرا مردم شما را فالو می‌کنند و مشارکت بالایی در پیج شما دارند؟

سعی می‌کنم پیجم حالت یکنواخت پیدا نکند. اگر همیشه آرایشی بود مردم خسته می‌شدند. پیج من از هر دری سخنی می‌گوید. موضوعاتی مثل خرید روزانه، مسافرت، صحبت‌های خودمانی، خاطرات بامزه، جک، فرهنگ‌سازی و… را در پیجم مطرح می‌کنم. می‌خواهم در برخی مسائل اطلاعات مردم را افزایش بدهم و برخی موضوعاتی که به درد آن‌ها می‌خورد را بگویم. خودم هم از فالورهایم چیزهای زیادی می‌آموزم. فکر می‌کنم همین موضوعات را اگر بتوانید جذاب ارائه دهید، مردم شما را نگاه می‌کنند. موضوع دیگر این است که سعی می‌کنم فیک و تقلبی نباشم. تا به حال کسی به من نگفته که شما با عکس‌ و فیلم‌های پیج‌تان تفاوت دارید. همیشه یک شخصیت دارم. من خودم کاری نمی‌کنم که جذاب‌تر باشم. فکر می‌کنم خوش‌شانس بوده‌ام که مردم شخصیت مرا دوست دارند. از طرفی همیشه در فضای مجازی حضور دارم و طوری با بچه بیوتی‌هایم رفتار می‌کنم که انگار صمیمی‌ترین دوستان هستیم. سعی می‌کنم آن احساس دور بودن و فرق داشتن از بقیه را کم کنم. فکر می‌کنم به همین دلیل آن‌ها مرا از خودشان می‌دانند و در پیجم مشارکت دارند.

چرا اسم صدف بیوتی انتخاب شد؟

اول کار نظرسنجی کردم. یادم نمی‌آید چه کسی این ایده را داد.

چه شد که به فالورها لقب (بچه بیوتی) دادید؟

اوایل آن‌ها را (صدف بیوتیون) صدا می‌کردم؛‌ بعد با خودم گفتم که خیلی بی‌معنی و لوس است. نظرسنجی کردم و یکی از فالورها این اسم را پیشنهاد داد. دوباره نظرسنجی کردم و فالورها موافق بودند. لقب مامان بیوتی را هم خود فالورها خودجوش به من دادند.

برخورد جالبی از سمت بچه بیوتی‌ها در دنیای واقعی داشته‌اید؟

دیدن فالورها همیشه جالب است. هر کدامشان شخصیت خاص خودشان را دارند. آن‌ها مرا دیده‌اند و می‌شناسند، اما چون من برای اولین بار آن‌ها را می‌بینم برایم جالب است. اولین فالوری که در ایران از نزدیک دیدمش خیلی بامزه بود. جلو آمد و گفت من شما را فالو می‌کنم. من هم ذوق کردم و گفتم مرسی که مرا فالو می‌کنید عزیزم، دوست دارید با هم عکس بگیریم؟ و او گفت نه. تا ۲ روز افسرده بودم؛ (به شوخی می‌گوید) پشت دستم را داغ کردم که دیگر این کار را نکنم. برخی‌ها آنقدر به من لطف دارند که وقتی مرا می‌بینند گریه می‌کنند. من واقعاً نمی‌دانم در آن لحظه چه‌ کار کنم.

بیشترین فالورهای شما از چه کشورهایی هستند؟

ایران، آمریکا، کانادا، ترکیه، آلمان، انگلیس و امارات.

از ابزار خاصی برای مدیریت شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنید؟

از هیچ ابزاری. من آدمی نیستم که بتوانم با برنامه و زمان‌بندی پیش بروم. هر زمان که احساس کنم باید کار درستی انجام دهم، انجامش می‌دهم و واقعاً هیچ برنامه‌ای ندارم. شاید اگر می‌توانستم برنامه‌ریزی کنم بهتر بود.

صدف بیوتی به جز آرایش و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی در چه کارهایی خوب است؟

نمی‌دانم… (با خنده می‌گوید) زیاد بلد نیستم از خودم تعریف کنم و بگویم در چه کاری خوب هستم. قبلاً گیتار می‌زدم. بقیه می‌گویند حرفه‌ای؛ اما خودم می‌گویم نیمه‌حرفه‌ای بودم. بسیار دوستش داشتم، اما نمی‌دانم چرا رهایش کردم. شاید اگر گیتار دست بگیرم، هنوز هم در آن کار خوب باشم؛ اما نمی‌دانم چون بیشتر از ۱۰ سال گذشته است.

چه برندهای آرایشی و غیرآرایشی با شما همکاری داشته‌اند؟

Emirates Airlines، Qatar Airways، Turkish Airlines، Sigma، Laura Mercier، Toofaced، Nars، Fenty Beauty، Caudalie، Urban Decay، Tarte، Colourpop، Jouer، Murad، Mark Jacobs، Beauty Blender، Smashbox Mario Badescu، MDNA، Guerlain، Lorac, Kat Von D، Morphe، Farsali، Origins، Yensa، Farmacy، Fresh، Purlisse، TatchaOle Henriksen، Charlotte Tilbury، Wet n Wild، Maybelline، Covergirl، Limecrime، …

به نظر شمـا چه برندهایـی در دنیا از بقیه قـوی‌ترند؟ نه در یک محصول خاص بلکه در مجموع؟

در تمام برندها شما محصول خوب و بد پیدا می‌کنید. من فکر می‌کنم Fenty Beauty بسیار قوی پیش می‌رود و بیشتر محصولاتشان خوب است. برند Murad که یک برند پوستی است هم خوب کار می‌کند. Colourpop هم در بین محصولات قیمت متوسط خوب عمل می‌کند.

به عنوان یک بلاگر موفق چند روش برای بیشتر شدن بازدید به خوانندگان ما بیاموزید.

مرسی که مرا موفق می‌دانید. پیشنهاد من این است که صفحه‌ افراد دیگری که مثل شما کار می‌کنند را اصلاً باز نکنید. سعی کنید خودتان فکر کنید چه چیزی برای شما و فالورهای شما جذاب است. نگاه کردن پیج دیگران به صورت ناخودآگاه روی شما تاثیر می‌گذارد. به همین دلیل محتوای شما از حالت اورجینال بودن خارج می‌شود. چون هیچ وقت نمونه‌ کپی و تقلبی یک نفر دیگر نمی‌تواند بهتر از خودش باشد.

اگر فکر می‌کنید در خلق ایده و تولید محتوا ضعیف هستید، تمرین کنید تا بهتر شوید. همیشه باشید و هیچ وقت میدان را خالی نکنید، حتی اگر شده روزی ۲ استوری و یا هفته‌ای یک پست بگذارید؛ باز هم باشید. مسیرتان را آهسته و پیوسته ادامه دهید. ممکن است طول بکشد اما قوی جلو می‌روید. دنبال این نباشید که همین الان بازدید پیج‌تان را ۱۰ برابر کنید و محبوب شوید. درست پیش بروید و مطمئن باشید که در کارتان موفق می‌شوید.

مهم‌ترین هایلایت‌های زندگی کاری شما در یک سال اخیر چه چیزهایی بودند؟

سالی که گذشت در زندگی کاری من مهم‌ترین سال بود و اتفاقات مهمی در آن رخ داد. آدم بلند پروازی هستم اما اتفاقاتی در این یک سال افتاد که حتی در آرزوهای من هم نبودند. اولین اتفاق مهم، دعوت به Beautycon بود. این رویداد، بزرگ‌ترین فستیوال آرایشی آمریکاست. دعوت به آنجا به تنهایی اتفاق بزرگی بود، اما وقتی شنیدم باید در روی استیج اصلی Lori Harvey را میکاپ کنم شادی مرا ۱۰ برابر کرد؛ چون حضور روی استیج اصلی بیوتی‌کان آرزوی هر میکاپ آرتیستی است. این افتخار بزرگی بود. در این ایونت بچه بیوتی‌ها هم آمدند و مرا حمایت کردند که این هم موفقیت بزرگی بود. امسال عنوانِ تاثیرگذارترین اینفلوئنسر زیبایی سال ۲۰۱۹ در زمینه‌ Luxury Cosmetic و دومین اینفلوئنسر زیبایی تاثیرگذار دنیا از سوی مجله‌ Forbes فرانسه به من تعلق گرفت. مجله‌ Vogue فرانسه هم این مطلب را پوشش داد. این افتخار بزرگی برای من بود و هیچ وقت فکر نمی‌کردم این اتفاقات برایم بیوفتند.

لطفاً درباره کسب عنوان تاثیرگذارترین اینفلوئنسر دنیا بیشتر توضیح دهید؟

من از این موضوع بی‌خبر بودم. در بیوتی‌کان مصاحبه‌ای با برنامه‌ Entertainment Tonight از شبکه‌ CBS آمریکا داشتم. آنجا مجری به من گفت که این اتفاق افتاده است. وقتی خبر را شنیدم موضوع را باور نکردم؛ خودم سراغ مقاله رفتم و وقتی به چشم خودم دیدم باورم شد. خیلی متعجب شدم که به عنوان یک ایرانی این عنوان را به من داده‌اند. من سعی می‌کنم در فضای مجازی انگلیسی حرف نزنم، چون دوست دارم مخاطبان من ایرانی باشند. انگلیسی حرف زدن برایم زحمتی ندارد؛ ولی دوست داشتم از ابتدا فارسی حرف بزنم. وقتی با این شرایط به عنوان تاثیرگذارترین اینفلوئنسر آرایشی انتخاب شده‌ام، برای خودم دستاورد بزرگی است.

بیوتی‌کان لس آنجلس چطور گذشت؟

خیلی خوب بود. اول کار کمی مشکلات فنی در پشت صحنه پیش آمده بود؛ چون لوازمی که قرار بود برایم آماده کننده را آماده نکرده بودند و استرسم خیلی بالا بود. انرژی که بچه بیوتی‌های حاضر در این ایونت به من می‌دادند باعث شد استرسم کم شود. بعد هم یک برنامه
Meet and Greet با بچه بیوتی‌ها داشتم. بعد از بیوتی‌کان درب‌های بزرگی در زمینه‌ کاری به روی من باز شد که شاید اگر به بیوتی‌کان نمی‌رفتم هیچ وقت این اتفاقات برایم نمی‌افتادند.

برای این موفقیت‌های کاری برنامه‌ریزی کرده بودید؟

بخشی از آن‌ها را به عنوان رویا در ذهنم داشتم؛ اما برنامه‌ریزی‌های من برای چیزهای کوچیک‌تری بودند.

چه دوره‌های آرایشی را گذرانده‌اید؟

من هیچ دوره‌ای ندیدم، اما کارهای میکاپ آرتیست‌های معروف را تماشا کردم و یاد گرفتم. خیلی چیزها را به صورت تجربی یاد گرفتم. من چندین سال میکاپ آرتیست لانکوم بودم. در آمریکا، مهاجرانی از تمام دنیا زندگی می‌کنند و من بخاطر کار با چهره‌های متنوع از هر نژادی روی انواع چهره، رنگ پوست و فرم صورت تسلط پیدا کردم. همچنین کنار میکاپ آرتیست‌های بزرگی هم بوده‌ام. همه‌ این‌ها باعث شد که خیلی چیزها یاد بگیرم.

تحصیلات شما چیست؟

من از دانشگاه آزاد تهران شمال، لیسانس شیمی گرفتم. وقتی آمدم آمریکا برای خواندن پرستاری به دانشگاه رفتم؛ اما به خاطر حجم کاری آن را رها کردم. فوق دیپلم Health Science را هم در آمریکا گرفتم.

وقتی نوجوان بودید دوست داشتید چه کاره شوید؟

در آن زمان علایقم خیلی سریع عوض می‌شدند. به آرایش علاقه داشتم اما خانواده من موافق آرایشگر شدن من نبودند. بیشتر خانواده‌های ایرانی همیشه می‌خواهند که فرزندانشان دکتر و مهندس و وکیل شوند. خودم به آرایش خیلی علاقه داشتم. مدتی هم دلم می‌خواست جراح پلاستیک شوم که آدم‌ها را زیباتر کنم؛ بعد دیدم که حوصله‌خواندن درس‌های سخت را ندارم. بعد به معماری فکر کردم و سپس تصمیم گرفتم که شیمی بخوانم تا با تحصیلاتم کارخانه‌ لوازم آرایشی تاسیس کنم.

برای تاسیس کارخانه‌ آرایشی چه قدم‌‌هایی برداشته‌اید؟

اجازه بدهید که پاسخ این سوال را بعداً به چشم ببینید و من زیاد چیزی درباره‌ آن لو ندهم.

دوست دارید ۵ سال بعد به کجا برسید؟

امیدوارم حمل بر خود ستایی نشود، اما دوست دارم این محبوبیت و رابطه خوبی که با مخاطبانم دارم حفظ شود. نمی‌دانم تا آن موقع اینستگرامی باشد یا نه، اما دوست دارم رابطه ما حفظ شود.

سفرهای کاری شما چه هدفی دارند و چه اتفاقاتی در آن‌ها رخ می‌دهند؟

سفرهای من در ۳ دسته‌بندی قرار دارند. دسته‌ اول سفرهایی هستند که از طرف یک برند آرایشی دعوتمان می‌کنند تا برند یا محصول جدیدی را به مخاطبانمان معرفی کنیم. دسته دوم سفرهایی است که به خاطر کمک به توریسم کشوری تدارک دیده‌ شده‌اند؛ مثل سفری که از طرف دولت ازبکستان به این کشور داشتیم. دسته‌ سوم هم سفرهایی هستند که برای شرکت در کنفرانس‌ها انجام می‌شوند. برای مثال کنفرانس‌هایی که در زمینه‌ دیجیتال مارکتینگ و اینفلوئنسر مارکتینگ هستند. این کنفرانس‌ها اطلاعات خوبی درباره‌ بیزینس به ما می‌دهند. پیش آمده که سخنران بوده‌ام یا صرفاً برای استفاده بردن از صحبت‌های دیگران به آنجا رفته‌ام. در این مراسم‌ها با اینفلوئنسرهای دیگر هم آشنا می‌شویم تا بعداً بتوانیم راحت‌تر با آن‌ها همکاری کنیم.

چه کشورهایی را دیده‌اید؟

ترکیه، امارات، قطر، ازبکستان، مالزی، فرانسه، ایتالیا، موناکو، هلند، مکزیک، آمریکا و انگلیس را دیده‌ام.

صدف بیوتی چه ویژگی‌هایی دارد که باعث شدند به جایی که الان قرار دارد برسد؟

فکر می‌کنم شوخ طبعی یکی از آن‌ها باشد. کلاً در زندگی آدم شوخ طبعی هستم؛ مگر در مواقع خاص که جدی می‌شوم. فکر می‌کنم مردم دوست دارند با آدم‌های شوخ رابطه داشته باشند؛ چون این حس انتقال داده می‌شود. سعی می‌کنم آدم صادقی باشم. حتی اگر سوتی بدهم سعی نمی‌کنم آن را پنهان کنم. رو راستی و صاف و سادگی مردم را جذب می‌کند. از طرفی رشته‌ای که برای فعالیت انتخاب کردم، رشته‌ای بود که در آن اطلاعات کافی داشتم. این‌طور نبود که با خودم بگویم چون بامزه هستم صفحه‌اینستگرام باز کنم و محتوای آموزنده‌ای نداشته باشم. اوایل کار جلوی دوربین خجالتی بودم، چیزی که باعث بالا کشیده شدن من بود اطلاعات و علمی بود که درباره پوست، آرایش و تکنیک‌های مختلف داشتم و بعداً که فالورها زیاد شدند چیزهای دیگری مانند مسافرت‌ها و زندگی روزمره را به پیج اضافه کردم.

پرتکرارترین سوال فالورها چیست؟

در مورد آرایش می‌پرسند. برای مثال چه کار کنیم تا آرایشمان خوب روی صورتمان بماند؟ من هم در ویدئوها جواب سوال‌ها را می‌دهم.

بعد از آنباکسینگ، لوازم آرایش‌ها را چه کار می‌کنید؟

برخی از آن‌ها را در ویدئوها و عکس‌ها استفاده می‌کنم. چیزهایی که خیلی دوست دارم را برای خودم برمی‌دارم. برخی را هم جدا می‌کنم و در اتاق جادویی نگهداری می‌کنم. محصولاتی که در اتاق جادویی هستند را کادو می‌دهم.

همسـرتان به درخواست شمـا جلـوی دوربیـن آمـد یا به خـواست خودش؟

ما هیچ وقت درباره‌ این تصمیم حرفی نزدیم. درست یادم نمی‌آید؛ اما اگر علی خواسته بود جلوی دوربین باشد من مخالفتی نداشتم و اگر هم من خواستم که باشد، خودش مخالفتی نداشته. یعنی روند طبیعی را طی کرده و خاطرم نیست که داستان چطور بود.

چطور با همسرتان آشنا شدید؟

داستان مفصلی دارد، اما خلاصه‌ آن اینطور است که دختر خاله علی و دختر دایی مادرم، ۲ دوست خیلی صمیمی از دوران دبیرستان بودند. من و علی در تولد دختر دایی مادرم برای اولین بار همدیگر را دیدیم. همان موقع با هم دوست نشدیم. بعد از آن یک سری اتفاقات افتاد و ما با هم صحبت کردیم و بیرون رفتیم و بیشتر آشنا شدیم.

حمایت علی چه تاثیری روی کار و زندگی شما داشت؟

خیلی خیلی تاثیر داشت. واقعاً می‌توانم بگویم حضور و حمایت‌های علی یکی از دلایل رسیدن من به اینجاست. اولین دوربین حرفه‌ای و اولین رینگ لایت را علی برایم خرید. علی به خاطر من عکاسی یادگرفت که من عکس‌های خوبی در پیجم بگذارم. ادیت یاد گرفت تا بتواند مرا کمک کند. همیشه بیشترین حمایت را می‌کند. وقتی تنبل می‌شوم به من می‌گوید: «بلند شو، تو صدف بیوتی هستی و باید ادامه بدهی.» اگر کسی مانند علی کنارم نبود شاید هیچ وقت نمی‌توانستم به این چیزها برسم.

فکر می‌کنید اگر ایران بودید باز هم این کار را ادامه می‌دادید؟

نمی‌دانم. شاید این کار را نمی‌کردم یا حتی شاید کار بهتری می‌کردم. همیشه دوست دارم موقعیت را از بیرون نگاه کنم و فرصت‌ها را از دل آن‌ها پیدا کنم. وقتی دیدم پتانسیل انجام دادن این کار برای ایرانیان وجود دارد؛ خودم آن را انجام دادم. شاید اگر در ایران بودم، چیز دیگری پیدا می‌کردم.

عمل یا مراقبت‌های زیبایی خاصی داشته‌اید؟

فقط بینی‌ام را عمل کرده‌ام و از سر تا پای بنده هیچ عمل زیبایی دیگری مشاهده نمی‌کنید. هر چند وقت یک‌بار فیشال می‌گیرم تا پوستم بهتر شود. یک سال و نیم پیش یک بار در عمرم بوتاکس زدم. بوتاکس در بهترین حالت فقط ۳ ماه ماندگاری دارد.

مراقبت پوست روزانه‌ صدف شامل چه چیزهایی است؟

هر روز صورتم را به خوبی شست و شو می‌دهم. هر چند روز یک بار صورتم را اسکراب می‌کنم که لایه‌برداری خفیفی شود و سلول‌های مرده از سطح پوست کنده شوند. هر شب قبل از خواب سرم ویتامین C استفاده می‌کنم. این سرم به روشن کردن پوست و از بین بردن لک‌های پوستی کمک می‌کند. بعد یک مرطوب کننده‌ ساده می‌زنم و کرم چشم استفاده می‌کنم. روزها هم ضد آفتاب به صورتم می‌زنم.

استانبول از دید صدف بیوتی چطور است؟

بهترین چیز در استانبول سگ و گربه‌هایی هستند که در خیابان‌ها در کمال آرامش خاطر و امنیت زندگی می‌کنند. از آنجایی که خودم حیوانات را خیلی دوست دارم، زمانی که این صحنه را دیدم واقعاً خوشحال شدم. به مردم آنجا بسیار افتخار کردم که به این سطح از شعور رسیده‌اند که می‌دانند با حیوانات چطور برخورد کنند. به نظرم جایی که سگ‌ها برای خودشان در خیابان راحت باشند مانند بهشت است و من هم می‌توانم هر وقت دلم خواست بروم و سگی را ناز کنم. باقلوا، کونوفه و غذاهای استانبول را هم بسیار دوست دارم.

یک راز عجیب درباره صدف؟

(با خنده می‌گوید:) چون همه لحظاتم را به اشتراک می‌گذارم فکر می‌کنم رازی درباره من وجود نداشته باشد. تا مدتی کسی نمی‌دانست که من آدم شلخته‌ای هستم و این موضوع یک راز بود؛ اما الان همه می‌دانند. رازی که شاید بعضی‌ها ندانند این است که برخی مواقع واقعاً جدی می‌شوم و با کسی شوخی ندارم و ۱۸۰ درجه با صدف شوخی که همه می‌بینند فرق می‌کنم. این اتفاق فقط موقعی رخ می‌دهد که در حال انجام دادن یک کار جدی هستم.

با مخاطبان پل و فالورهای خودتان چه صحبتی دارید؟

از مخاطبان پل متشکرم که این مصاحبه را خواندند؛ امیدوارم از این مصاحبه استفاده کرده باشید. اگر تا به حال مرا نمی‌شناختید، خوشحالم که با شما آشنا شدم. از بچه بیوتی‌های خودم هم متشکرم، همان‌طور که همیشه از آن‌ها تشکر کرده‌ام. من هر چه هستم و نیستم به خاطر وجود شما بوده و مدیون شما هستم. نمی‌دانم اگر شما نبودید الان در حال چه کاری بودم. می‌خواهم بدانید که با حمایت‌های شما توانستم کاری که عاشقش هستم را انجام بدهم و از کارم لذت ببرم.

نظر شما درباره مجله پل چیست؟

نظرم بسیار مثبت است. شاید خیلی وقت بود که مجله‌ای به این تمیزی و شیکی نظر مرا به خودش جلب نکرده بود. به نظرم کارتان را درست انجام می‌دهید و مجله امروزی و مدرنی دارید.